ماشااله رزمی
درانتخابات 25 نوامبر 2012 کاتالان ها ضمن انتخاب نمایندگان پارلمان محلی به برگزاری رفراندوم استقلال کاتالانیا نیز آری گفتند. آرتورماس 56ساله که ازسال 2010 نخست وزیری منطقه خودمختار کاتالانیا واقع در شمال اسپانیا را بعهده دارد . دوسال قبل ازموعد انتخابات را برگزار کرد و در مبارزات انتخاباتی قول داد ه بود که اگر حزب او درانتخابات پارلمان منطقه ای اکثریت مطلق بدست آورد ، رفراندوم استقلال کاتالانیا را درسال 2014 همزمان با سیصدمین سالگرد ضمیمه شدن کاتالانیا به اسپانیا برگزار خواهد کرد.دراین انتخابات هرچند که حزب ملی گرای لیبرال که آرتور ماس رهبر آن است 12 کرسی از دست داد اما اکثریت پارلمانی خود را حفظ کرد و درعوض حزب چپ گرای جمهوری که متحد حزب آرتورماس است تعدادنمایندگان خود رابیش ازدوبرابر کرد وبه دومین قدرت سیاسی در منطقه تبدیل شد . این حزب که در سال 1931 تاسیس شده طی چهل سال گذشته پیگیرترین جریان سیاسی استقلال طلب در کاتالانیا بوده است .
تا دوسال بیش استقلال طلبان کاتالونیا دراقلیت بودند وطرفداران فدرالیسم نقش تعیین کننده دراداره منطقه خود مختارداشتند .ولی با روی کارآمدن دولت دست راستی درمادرید ومحدودیت هائی که برای کاتالان ها ایجاد کرد باعث شد تا اکثریت مردم به استقلال تمایل پیدا بکنند .روز 11 سپتامبر که روز ملی کاتالان هاست یک میلیون ونیم کاتالان درخیاباهای بارسلون پایتخت کاتالونیا تظاهرات کردند وخواهان جدائی ازاسپانیا وتشکیل دولت مستقل گردیدند بدنبال همین حرکت عظیم بود که آرتورماس انتخابات رادو سال جلو انداخت وخود نیز از استقلال دفاع کرد . روزنامه دست راستی ال موندو آرتورماس را به فساد مالی و فراراز پرداخت مالیات متهم کرد وآرتورماس درجواب او دریک میتینگ بزرگ گفت « امیدوارم من آخرین مسئول کاتالان باشم که اسپانیائی ها اورا تخریب می کنند وآرزو دارم جانشینان من هرگز تحت سلطه اسپانیا نباشند ».
در کاتالونیا هفت جریان سیاسی درپارلمان نماینده دارند واز 135 نماینده پارلمان 107 نفر طرفدارحق تعیین سرنوشت هستند.درگذشته خواسته های کاتالان ها عمدتا فرهنگی وسیاسی بود ولی بحران سیاسی وورشکستگی اقتصادی اسپانیا باعث گردید تا اختلافات اقتصادی عمده شود .کاتالونیا با مساحتی برابرمساحت کشوربلژیک وبا هفت ونیم میلیون نفرجمعیت ثروتمند ترین منطقه دراسپانیاست یک چهارم تولید داخلی ویک سوم صادرات اسپانیا ازمنطقه کاتالان است . سی درصد توریست هائی که به اسپانیا می روند برای استفاده از پلاژهای گرم و مناطق تاریخی کاتالان می باشند.کاتالان ها می گویند که مالیاتهای دریافتی ازآنها صرف سرمایه گذاری و کمک به مناطق دیگرمی شود و درسال گذشته کاتالان ها شانزده میلیارد یورودراین رابطه ضررکرده اند . هم اکنون دولت اسپانیا سیاست ریاضت اقتصادی رابه کاتالان ها تحمیل می کند درحالی که اگر درآمد کاتالان ها صرف خود منطقه بشود بیکاری ازبین می رود وحقوقها و خدمات اجتماعی کم نمی شود .
اختلافات کاتالان ها باحکومت مرکزی طی هفت سال گذشته روزبروزتشدید شده است درسال 2005 پارلمان کاتالان ها قانون اساسی خود را با آراء قریب به اتفاق نمایندگان تصویب کرد واختیارات جدیدی برای کاتالان ها ازدولت مرکزی گرفت . دولت سوسیالیست آن موقع با تغییراتی آن قانون اساسی را پذیرفت اما وقتی دولت دست راستی روی کار آمد با ستفاده ازدیوان عالی کشور قانون اساسی کاتالونیا رارد کرد وهمین امر زمینه روی آوری مردم به استقلال را فراهم ساخت.طی دوسال گذشته آرتورماس درمذاکره با حکومت مرکزی کوشید دولت ماریو روجا را وادار سازد تا استقلال اقتصادی کاتالونیا را به او بقبولاند اما موفقیتی بدست نیاورد ونهایتا او نیزمثل بقیه کاتالان ها به این نتیجه رسید که تنها راه استقلال اقتصادی کاتالونیا استقلال سیاسی آن وتشکیل دولت مستقل کاتالان است .
تاریخچه مختصر کاتالونیا
ملتی که امروز کاتالان نامیده می شود از اتحاد اقوام باستانی « گوتی » ها و«آلان » ها تشکیل یافته است که قبل از میلاد درغرب دریای خزر می زیستند وبعدا درکوچ های عمومی ازشرق به غرب به شبه جزیره ایبری رفتند و درکناردریای مدیترانه حکومت گوتی آلانیارا تاسیس کردند . درتمام دوران قرون وسطی تجارت کشورهای اطراف دریای مدیترانه دردست آنها بوده واولین نقشه راهها دریائی وزمینی دنیا به زبان کاتالان نوشته شده است . زبان کاتالان ازخانواده زبان های مرکب است و دستورزبان آن کاملا با اسپانیولی فرق دارد اما لغات اسپانیولی و پرتقالی زیادی وارد زبان کاتالان شده است . دولت مستقل کاتالان تاسال 1714 در اتحاد با امپراطوری هابسبورگ درکاتالونیا وجود داشت درآن سال با حمله پادشاهی بوربون ها کاتالونیا ضمیمه خاک اسپانیا گردید و استقلال خود را از دست داد بهمین جهت استقلال طلبان کاتالان معتقدند که طی سیصد سال گذشته کاتالونیا مستعمره امپریالیسم اسپانیا بوده است . تاریخ معاصرکاتالونیا نیزبا فرازوفرودهای زیادی همراه بوده ومساله کاتالان ها درسیاست دولیت اسپانیا درقرن بیستم تاثیرات زیادی گذاشته است .ازسال 1932 تاسال 1939 جمهوری مستقلی وجود داشت و با شروع جنگ های داخلی اسپانیا درسال 1936 کاتالونیا مرکزجمهوری خواهان گردید وعلیه حکومت مادرید جنگید و نهایتا با قدرت گیری ژنرال فرانکو و کمک هیتلر به او جمهوریخواهان شکست خوردند ودیکتاتوری فرانکو مستقرگردید وکاتالان ها را بشدت سرکوب نمود . خواندن ونوشتن ومکالمه به زبان کاتالان درمجامع عمومی منع شد وتمام اختیارات محلی ازآنها سلب گردید .
با مرگ فرانکو درسال 1975 دموکراسی به اسپانیا بازگشت وقانون اساسی جدید درسال 1978 تصویب شد ومناطق کاتالونیا ، باسک و ناوار ازخود مختاری نسبتا زیادی برخوردار گردیدند .ازمرگ فرانکو تا بحال کاتالونیا ره صدساله پیموده است . ژوردی پوژار رهبر کاریسماتیک کاتالان ها توانست زبان کاتالان را به زبان اول تحصیلی درتمام سطوح آموزشی ارتقاء دهد و آن را زبان اداری سازد. هم اکنون پلیس انتظامی، آموزش وپروش وتحصیلات عالی ، بهداشت واداره بیمارستاها و خدمات اجتماعی بعهده دولت محلی است .کشوراسپانیا به هفده واحد اداری تقسیم می شود که بعضی ازآنها نظیرکاتالونیا ، باسک و ناوار خود مختاری کامل دارند . کاتالان ها می خواستند اداره دارائی و اقتصاد را نیز خود بعهده بگیرند که حکومت مرکزی قبول نکرد.آرتورماس از دولت مادرید می خواست که اخذ مالیات ومصرف آن بعد از پرداخت سهمیه حکومت مرکزی بعهده حکومت محلی گذاشته شود که مذاکرات به بن بست برخورد .
بحران اقتصادی که سراسراروپا را فراگرفته است دراسپانیا بیشتراز کشورهای دیگر محسوس است . تداوم این بحران اقتصادی به بحران سیاسی منجر شده واختلاف بین مرکز وپیرامون را تشدید کرده است . هم اکنون باسک ها بدقت وقایع کاتالونیا را دنبال می کنند و منتظرند بمحض اینکه کاتالان ها استقلال گرفتند آنا نیزخواهان امتیازات مشابه بشوند ودرصورت مخالفت دولت مادرید،با رفراندوم ملی استقلال خود را اعلام نمایند .باسک ها بعد ازچهل سال مبارزه مسلحانه با حکومت مرکزی اکنون اسلحه را کنارگذاشته وشیوه میارزه کاتالان ها را اتخاذ کرده اند وآماده تحویل دادن سلاح هاومذاکره با دولت مادرید هستند .
آرتورماس جدائی ازاسپانیا و درآمدن بعضویت اتحادیه اروپا را شعار مبارزات انتخاباتی خود کرده بود . نخست وزیراسپانیا می گوید که اسپانیا اجازه نخواهد داد کاتالونیا بعضویت اتحادیه اروپا در آید وازحق وتوی خود استفاده خواهد کرد اما کاتالان ها می گویند که منطقه آنها مقام هفتم رادراقتصاد اتحادیه اروپا دارد واگراتحادیه اروپا آن را بعضویت نپذیرد بلحاظ اقتصادی زیان خواهد دید .اگر اتحادیه اروپا با عضویت کاتالونیا مخالفت کند در عوض دولت مادرید را تحت فشار خواهد گذاشت تا استقلال اقتصادی کاتالونیا را قبول کند. آرتورماس حتی قبل انتخابات 25 نوامبربه بروکسل مسافرت کرد تا مسئولین اتحادیه اروپا را متقاعد سازد که کاتالونیا رابعضویت بپذیرند . هم اکنون اتحادیه اروپا در باره رفراندوم اسکاتلند اظهار نظرنکرده است واگراسکاتلند رابعضویت بپذیرد راه برای ملل استقلال طلب دیگرنیز بازخواهد شد .
ذکراین نکته نیز ضرورت دارد که در تمام سال های مبارزه کاتالان ها تیم فوتبال شهربارسلون ( تیم بارسا) نمایانگرهویت کاتالانی بود .پرچم این تیم که برنگ پرچم ملی کاتالان هاست درتمام مسابقات برافراشته می شد وفعالین ملی کاتالان سرود ملی خود را می خواندند. درسیاه ترین سال های دیکتاتوری فرانکواین تیم ورزشی تنها وسیله برافراشته نگاهداشتن پرچم ملی کاتالونیا بود .
رشد استقلال طلبی ملی دراروپا
با تشکیل اتحادیه اروپا و بویژه بعد ازبرداشته شدن مرزهای موجود بین کشورهای اروپائی بعضی ازمحققین تصورمی کردند که مساله ملی دراروپا برای همیشه حل شده است وحتی درکشورهای نظیرایران وقتی مساله استقلال ملل غیر فارس عنوان می شد مخالفان ،اتحادیه اروپا را به رخ می کشیدند و می گفتند دنیا درحال اتحاد وپکپارچه شدن است و دوران تاسیس دولت های جدید سپری شده است اما امروز شاهد هستیم که جنبش های استقلال طلبی ملل دراغلب کشورهای اروپائی به موضوع روز تبدیل شده است و بسیاری از حکومت های اروپائی را نگران کرده است . هم اکنون اسکاتلندی ها دربریتانیا ، فلاندرها دربلژیک ، تیرول ها درایتالیا وکاتالان ها وباسک ها دراسپانیا علم استقلال برافراشته اند وحکومت مرکزی انگلستان نیز برگزاری رفراندوم برای استقلال اسکاتلند درسال 2014 را قبول کرده است . همه این ملت ها می خواهند ازکشوری که تابحال جزئی از آن محسوب می شدند جدا بشوند ومستقلا بعضویت اتحادیه اروپا درآیند .تاثیرات پیروزی هریک ازاین ملت ها تنها به اروپا محدود نخواهد شد ودر دوران گلوبالیزاسیون وگردش آزاد اطلاعات تاثیرات شگرفی درکشور های چند میلیتی سراسر دنیا خواهد گذاشت .
راه سوم
حزب سوسیالیست کاتالونیا که بیست نماینده در پارلمان ایالتی دارد وبا حزب سوسیالیت سراسری اسپانیا مربوط است از فدرالیسم دفاع می کند وبرای خروخ از بحرانی که بین بارسلون ومادرید بوجود آمده راه سوم را پیشنهاد می کند که تحت عنوان « فدرالیسم بیشتر» مطرح می شود که براساس آن دولت مادرید باید کاتالان ها را بعنوان یک ملت برسمیت بشناسد واستقلال اقتصادی و اجازه اخذ مالیات به آنها بدهد .
این طرح اگردوسال پیش مطرح می شد می توانست اعتبار حزب سوسیالیست را بیشتر کند ولی اکنون کارازاین مرحله گذشته و آرتور ماس با طرح رفراندوم استقلال کاتالونیا عملا سوار ببری شده است که پیاده شدن ازآن می تواند به مرگ سیاسی او منجر شود . از طرف دیگردولت دست راستی مادرید نه تنها حاضرنیست اختیارات اقتصادی به کاتالان ها بدهد بلکه « ملت » بودن کاتالان ها را هم که دولت سوسیالیست مادرید پذیرفته بود بطور رسمی رد کرد ه است و حتی بعضی ازافراطیون مرکز مساله استفاده ازنیروی نظامی برای سرکوبی کاتالانها را درصورت برگزاری رفراندوم خودسرانه مطرح می کنند و استلالشان اینست که قانون اساسی اسپانیا رفراندوم را تنها با تصویب پارلمان مرکزی و موافقت دوحزب بزرگ سراسری برسمیت می شناسد و اجازه رفراندوم خود خواسته را به مناطق خود مختار نمی دهد . البته احزاب کاتالونیا نیزبرای اینکه اقدام آنها مغایر با قانون اساسی تلقی نشود بجای اصطلاح رفراندوم ازاصطلاح مراجعه به آراء عمومی استفاده می کنند .
اکنون که انتخابات پارلمان محلی با موفقیت برگزار شده است برنامه استقلال طلبان اینست که با شروع کارپارلمان محلی قانون جدیدی تصویب بکنند و نخست وزیر کاتالونیا را مامور تدارک برگذاری رفراندوم برای استقلال بنمایند تا چترقانونی برای اقدامات خود داشته باشند وآنگاه برای آخرین باربا حکومت مرکزی وارد گفتگو بشوندو اگر نتیجه نگرفتند با برگزاری رفراندوم استقلال و جدائی خود را از اسپانیا اعلام نمایند. طرفداران سرسخت استقلال می گویند اگر حکومت مرکزی استقلال مارا برسمیت نشناسد ، کاتالونیا را ویتنام اسپانیا می کنیم .
ماشااله رزمی 27 نوامبر 2012 - پاریس