۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

نیروهای ایران 35 عضو حزب حیات آزاد کردستان یا پژاک را به هلاکت رساندند 

نیروهای ایران 35 عضو حزب حیات آزاد کردستا یا پژاک را به هلاکت رساندند
نیروهای سپاه پاسداران ایران طی عملیاتی که بر علیه میلیتانهای سازمان تروریستی حزب حیات آزاد کردستان یا پژاک (Free Life Party of Kurdistan) در نوار مرزی خدو با عراق شروع کرده اند موفق به هلاکت رساندن 35 تروریست از پژاک شده اند.طی اخبار منتشر شده چندین تروریست دیگر زخمی و یا سالم تسلیم نیروهای ایران شده اند.
بر اساس اخبار منتشر شه در تلویزیون انگلیس زبان پرس تی وی (Press TV) نیروهای سپاه در عملیاتی موفق به هلاکت رساند شاخحه ایرانی حزب کارگران کردستان (Kurdistan Workers' Party) یعنی حزب حیات آزاد کردستان یا پژاک (pjak) شده اند.
طی این اخبار مشخص شده است که نیروهای سپاه طی درگیریهای که امروز در مناطق صفر مرزی رخ داده است چندین تن از میلیتانهای پژاک زخمی و یا سالم تسلیم نیروهای ایران شده اند. اخباری مبنی بر فرار بسیاری از میلیتانها به همراه زخمی های پژاک به سمت مرزهای داخلی عراق و شهر اربیل نیز منتشر شده است.
سپاه پاسداران در چند روز پیش از بدست گرفتن یکی از کمپهای حزب حیات آزاد کردستان یا پژاک (Partiya Jiyana Azad a Kurdistanê) در شهر ساری داش(سردشت) آزربایجان غربی نیز خبر داه بودند.
امروز 10 روز ار شروع عملیات نیروهای ایران بر علیه میلیتانهای سازمان تروریستی حزب حیات آزاد کردستان یا پژاک می گذرد، خبرها حاکی از آن می باشد که 5 هزار نیروی ایران در نقاط  مرز صفر با عراق و ترکیه مستقر شده اند.
طی روزهای گذشته در درگیریهای ایران با میلیتانهای سازمان تروریستی پژاک 4 تروریست به هلاکت رسیده بود. نیروهای ایران تا کنون 7 سرباز و نظامی را از دست داده اتد.
فرمانده سپاه طی نطقی بیان داشت که عملیات سپاه پاسداران تا پاک سازی منطقه از وجود میلیتانها و کمپهای حزب حیات آزاد کردستان یا پژاک (Free Life Party of Kurdistan) ادامه خواهد داشت.
منبع خبر مترجم:
http://tinyurl.com/3wofxtu

دلايل هشت گانه براي انتخاب "تومان" به عنوان واحد پول ملي

دلايل هشت گانه براي انتخاب "تومان" به عنوان واحد پول ملي
محمدصادق نائبي- با گذشت 82 سال از رسميت "ريال" به عنوان واحد پول ملي، هنوز عموم مردم و حتي مسئولان از به کارگيري واژه نامأنوس و اروپايي "رئال" يا "ريال" امتناع و در مراودات مالي خود از واحد غيررسمي ولي متداول "تومان" استفاده مي کنند که همين دوگانگي باعث اشتباه، سوءتفاهم و سردرگمي مردم مي شود. آن ها هر گاه قيمتي را به ريال مي‌شنوند بايد به تومان تبديلش کنند.
گردشگران خارجي از دوگانگي واحد پولي گيج مي شوند. اين دوگانگي، يک تلاش ذهني بي‌فايده را بر ايرانيان تحميل مي‌کند که گاهي با خطا همراه است. قرن حاضر نشان داد، واحد پولي 80 ساله "ريال" هيچ گاه نمي تواند جايگزين واحد پولي 800 ساله "تومان" شود و نبايد مجددا اشتباه ديگري در اين موضوع بکنيم."تومان" يک واژه ايراني ترکي به معناي عدد "10.000" است که علاوه بر واحد پولي ايران در 800 سال گذشته، در فرهنگ و ادب و تاريخ ما نيز همواره به جاي عدد ده هزار استفاده شده است. در واحد پولي نيز به خاطر برابري آن با 10.000 دينار چنين نامي را نهاده اند. واحد پولي تومان پس از 7 قرن در سال 1308 توسط رضاشاه منسوخ و واحد نامأنوس پرتغالي اسپانيايي "رئال" يا "ريال" به عنوان واحد پول ملي تعريف شد! اما در اين 82 سال همچنان "تومان" در افواه و اقوال عامه مردم به عنوان واحد اصلي پول کاربرد داشته است. حتي مسئولان نيز که به اجبار و اکراه بايد از واژه فرنگي "ريال" استفاده کنند، بارها در اثر فراموشي يا عادت، از واحد مردمي تومان استفاده کرده اند. در مورد تاريخچه ضرب سکه و واحد پول در ايران، اولين واحد پول ايراني "سکه صد دينار" يا همان "صنار" بود که سلطان محمود غزنوي آن را ضرب کرد و بعدها به "محمودي" معروف شد. دينار واحد پول روم و برگرفته از نام امپراتور روم ديناريوس بود. هم زمان شاهان ساماني ماوراءالنهر سکه هاي نقره اي معروف به "شاهي" را ضرب کردند که ارزش آن نصف محمودي بود. بعدا هزار دينار را "قران" و 10هزار دينار را "تومان" گفتند. شاه عباس سکه 200 ديناري را به نام "عباسي" ضرب کرد اما همان زمان سکه هاي پرتغالي اسپانيايي در ايران به نام "رئال" يا "ريال" متداول شدند که برابر 1175 دينار بود. "رئال" در اسپانيا و پرتغال همان "رويال" در انگليس است که به معناي سلطنتي و شاهي است. نادرشاه نيز سکه "نادري" به ارزش 500 دينار ضرب کرد. رضا شاه ارزش 1175 ديناري را به 1000 کاهش داده و نام واحد پول ملي را "ريال" گذاشت. حال با افزايش تورم و افزايش تعداد صفرها در معاملات روزمره، جا دارد پس از 82 سال مجددا چهار صفر ديگر از واحد پول ملي ريال برداشته و به دلايل هشت گانه اي که در ادامه مي آيد، عنوان "تومان" را روي واحد پول ملي برگزينيم:
1 از نظر بين المللي : برخلاف "ريال" که واژه اروپايي بوده و غير از ايران در چندين کشور مانند عربستان، عمان، قطر، يمن، برزيل به عنوان واحد ملي پول استفاده مي شود، هيچ کشوري داراي واحد پولي "تومان" نيست.
2 از نظر عددي: تومان به معناي 10هزار است. براي همين 10.000 دينار را تومان مي گفتند. اکنون نيز با حذف چهار صفر از پول ملي ريال، مي توان 10.000 ريال را "تومان" ناميد.
3 از نظر عرفي و عامي : قرن حاضر نشان داد ايرانيان واحد پول 800 ساله "تومان" را فداي واحد پول فرنگي "ريال" نمي کنند. حتي کشورهاي همسايه نيز واحد پول ما را تومان مي دانند. بايد به باورها و عادت هاي مردم احترام گذاشت. هرگز مردم ايران مانند فرنگي ها ساعت يک نصف شب را يک بامداد نمي گويند. مردم ايران 800 سال است با واحد پولي "تومان" يا "تومن" عجين شده است و آن را فداي واحد 80 ساله نکرده و نمي کنند.
4 از نظر تاريخي: واحد پولي تومان يا عدد تومان در تاريخ ما سابقه 8 قرني دارد. ما بايد تاريخ و فرهنگ خود را حفظ کنيم. براي نمونه 730 سال پيش رشيدالدين فضل ا... در جامع التواريخ در قسمت داستان غازان خان آورده است: "خواجه شمس‌الدين صاحب ديوان گفت...از هر ده تومان که پادشاه اطلاق فرمود هشت تومان توفير مي‌کنم و به دو تومان بر ولايت برات مي‌کنم".
5 از نظر ادبي: "تومان" غير از واحد پولي در معناي 10.000 جزيي از شعر و ادبيات ما نيز بوده است. براي نمونه اميرخسرو دهلوي که در آستانه هشتصدمين سال تولدش قرار داريم، در مصرعي مي گويد: "به فوجي ده «تومن» زير و زبر کرد" که منظور از 10 تومن، ده تا 10.000 نفر است که همان لشکر 100 هزار نفري است نه واحد پولي.
6 از نظر سياسي نظامي: اصطلاح "تومان" در مسائل نظامي ايران به يک قشون 10 هزار نفري اطلاق مي شد. لذا فرمانده قشون 10 هزار نفري را هم "اميرتومان" يا "تومان باشي"مي گفتند که رجال نظامي و سياسي زيادي در سده هاي گذشته داراي رتبه نظامي "امير تومان" يا "تومان باشي" بوده اند مانند مظفرالسلطنه اميرتومان.
7 از نظر رواني: طبيعي است که با تغيير واحد پولي و رايج شدن اصطلاحي جديد، مردم دچار شوک روحي مي شوند. اين شوک ممکن است به خاطر نگراني از وضعيت مالي و ارزش پول جديد باشد، ممکن است به خاطر خلط با اعداد و ارقام يا اصطلاح هاي سابق (ريال و تومان) باشد يا به هر دليل ديگر. انتخاب پول رايج "تومان" مانند 800 سال گذشته مي تواند آرامش خوبي به جامعه و مردم بدهد.
8 از نظر تجربه : اشتباه رضاشاه در کنار گذاشتن عرف و عادت مردم نبايد تکرار شود. هنوز بعد از هشتاد و اندي سال روزنامه هاي کشور، اقوال وزيران و مديران را اصلاح مي کنند که منظور مسئول تومان بوده است نه ريال! درحالي که اين خطاي 10 برابري يعني 1000درصد خطا! بهتر است به همين عادت 800 ساله مردم تمکين کنيم و تجربه و بن بستي ديگر را نيازماييم.
منبع مقاله:
http://tinyurl.com/3zz3d77 

۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

آغزنظرسنجی بانک مرکزی ایران برای تغییرواحدپول ملی وبازهم نیات راسیستی پشت پرده



سایت نظرسنجی:
http://reform.cbi.ir
همانور که در نظرسنجی بانک مرکزی می بینید، واحدهای پولی به غیر از تومان ترکی و ریال (احتمالاً از واژه پرتغالی/اسپانیای رئال
و یا شاید ریشه عربی) واحدهای با نامهای "پارسی" که معنای ائتنیک فارس می باشد و "دریک" به معنای سکه زر در درون هخامنشی گرفته شده است. حال نکته ی قابل تامل دوباره نادیده گرفتن هویت ملل – ائتنیکهای غیر فارس و ارجحیت ائتینک فارس در قالب ایران و ایرانیت می باشد. مورد دیگر قالب کردن نام پارس که هیچ ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با ائتنیک فارس ساکن مرزهای جغرافیای ایران ندارد مصداق بارز راسیسم و جعل می باشد.
نکته قابل تامل دوم:
سوالی می باشد با چنین مضمونی: برای طرح پشت اسکناس کدام یک از گزینه های زیر را پیشنها دمی کنید؟
1-    چهره دانشمندان، نویسندگان و شعرای ایرانی
2-    اماکن تاریخی، باستانی و مذهبی
3-    سمبل های ملی (نظیر قله دماوند و ..)
4-    نمادهایی از رویدادهای مهم تاریخ کشور(نظیر 22 بهمن و ...)
5-    طرح هایی در بزگرداشت برخی فعالیتها یا قشار مانند کشاورزان، کارگران
منظور از چهره دانشمندان به مانند گذشته حتماً چهره انسان دوستانی مانند فردوسی، کوروش و ... خواهد بود.
منظور از اماکن باستانی احتمالاً به مانند گذشته تخت جمشید، مقبره کوروش و ... خواهد بود.
مطمئناً گزینه های3 و 4 و 5 نیز به مانند گذشته هویت ، تاریخ، زبان و ... ائتنیک فارس را تحت پوشش قرار داده و در قالب ایرانیت عرضه خواهد شد.
به مانند گذشته فارس و فارسی که معنایی به جز نام یک گروه ائتنکی ساکن ایران و داشته های آن گروه ائتینیکی ندارد با تردستی هر چه تمام در قالب ایرانی که به عنوان تابعیت یک شخص در منطقه جغرافیایی مشخص می باشد به ملل ساکن ایران عرضه خواهد شد.
بی شک در نام واحد پولی آینده ، کلمات نوشته شده پشت و روی اسکناس و ... به مانند گذشته اثری از داشته ها ملل غیر فارس دیده نخواهد شد و روز از نو روزی از نو.
عکس زیر اسکناس 10 روپیه ای  ملی دولت هند می باشد که به بهترین وجه هویت چند ملیتی هند را بازگو می کند، مقایسه کنید با کشوری راسیست و عقب مانده مثل ایران

۱۳۹۰ تیر ۲۸, سه‌شنبه

گزارش خبری تحلیلی از نابودی دریاچه اورمیه
 دریاچه ارومیه بزرگترین پهنه آبی ایران است که امروز در حال تبدیل شدن به شوره زار است، به اعتقاد کارشناسان محیط زیست این دریاچه طی سالهای آینده به طور کامل خشک خواهد شد؛ آن ها سوء مدیریت در زمینه سیاستهای آبرسانی و تخریب رودخانه های بالا دست را از مهمترین علل کاهش شدید منابع آبی دریاچه ارومیه می دانند . 

 دریاچه ارومیه زیستگاه انواع جانوران آبزی طی سالهای اخیر بیش از 60 درصد منابع آبی خود را از دست داده است و به شوره زار تبدیل شده است، به اعتقاد کارشناسان محیط زیست این دریاچه طی سالهای آینده به طور کامل خشک خواهد شد؛ آن ها سوء مدیریت در زمینه سیاستهای آبرسانی و تخریب رودخانه های بالا دست را از مهمترین علل کاهش شدید منابع آبی دریاچه ارومیه می دانند .دریاچه ارومیه بزرگترین پهنه آبی ایران اسلامی است که در سالهای اخیر به دلیل تداوم خشکسالی، بهره برداری بی رویه از حوزه آبهای زیرزمینی و عوامل انسانی ارتفاع آب آن نزدیک به چهار متر از سطح اکولوژیکی کاهش یافته است. بر اثر کاهش ارتفاع آب، افزون بر 160 هزار هکتار از وسعت آبی دریاچه به شوره زار تبدیل شده و زندگی تنها موجود زنده این دریاچه `آرتمیا` به ثبت جهانی رسیده است، با خطر نابودی رو به رو شده است. نیاز آبی این دریاچه برای رسیدن به حد اکولوژیکی حدود 20 میلیارد مترمکعب تخمین زده می شود که معادل یکسال بارندگی آذربایجان غربی در شرایط مطلوب آب و هوایی است. قبل از بحران اکولوژیکی، سالانه هفت میلیارد متر آب از طریق رودخانه های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان به دریاچه ارومیه وارد می شد.



گرچه در سال های اخیر اقدامات زیادی برای حفظ و احیای این دریاچه صورت گرفته است و تصمیم گیری ها و ارائه راهکارها برای نجات این دریاچه کماکان یکی از مهم ترین برنامه های دولت و به خصوص سازمان حفاظت محیط زیست است، اما مشکلات و معضلات همچنان گریبانگیراین دریاچه هستند و مسئولین نیز برای نجات آن با مشکلات و موانع دست و پنجه نرم می کنند.  اما اینکه آیا توانسته اند روندی رو به بهبودی و رشد در حفظ و احیای این دریاچه داشته باشند جای سؤال دارد! این گزارش نگاهی است به عملکرد و راهکارهای اخیر مسئولین در راستای حفظ بقای این دریاچه .

در همین زمینه چندی پیش رییس‌جمهور در مراسم افتتاح چهار طرح شاخص عمرانی و صنعتی آذربایجان غربی گفت: دریاچه ارومیه با تغییر شیوه آبیاری احیا می‌شود.دکتر احمدی نژاد اظهار داشت: تغییر شیوه آبیاری آذربایجان غربی برای افزایش بازدهی آب تا 10 برابر لازم است تا ظرف چند سال دریاچه زیبای ارومیه احیا و منابع آب حفظ شود.محمود احمدی نژاد رییس جمهور اسلامی ایران در مراسم افتتاح 4طرح شاخص عمرانی و صنعتی در استان آذربایجان غربی ضمن تبریک اعیاد شعبانیه و ولادت حضرت مهدی(عج) اظهار داشت: ساخت واکسن تب برفکی کمک می کند که دام کشور از آسیب این خطر در امان باشد و رشد دام کشور هر روز افزون شود.

وی با اشاره به اینکه استان آذربایجان غربی یکی از تولید کنندگان اصلی گوشت کشور است، ادامه داد: ما می توانیم به صادرکننده اصلی گوشت در بخش هایی از جهان تبدیل شویم و تولید واکسن به این امر کمک می کند.

احمدی نژاد همچنین با اشاره به طرح توسعه نیروگاه سیکل ترکیبی ارومیه تصریح کرد: ظرفیت تولید برق آنقدر بالا رفته است که در صورت همراهی مردم در مصرف می توانیم صادرکننده اول برق در منطقه باشیم.

رییس جمهور اظهار داشت: ظرفیت تولید سیمان کشور 32میلیون تن بود که امروز از مرز 72میلیون تن عبور کرده است و سال گذشته 7میلیون تن سیمان صادر شد که به معنای افزایش میزان صادرات سیمان در سال جاری است.

احمدی نژاد ادامه داد: سیمان ماده اصلی برای ساخت کشور است که در سدسازی، راه سازی و ... مورد استفاده قرار می گیرد.

وی با اشاره به افتتاح خط آهن مراغه- میاندوآب گفت: پایه اصلی برای پیشرفت، ارتباطات است و هر جا بخواهد ساخته شود نیاز به راه دارد، بخصوص برای جابجایی برای بخش تولید، راه آهن بسیار ارزشمند است.وی ادامه داد: در استان آذربایجان غربی چندین سد بزرگ و شبکه های توزیع آب در دست احداث است و تغییر شیوه آبیاری برای افزایش بازدهی آب تا 10برابر لازم است تا ظرف چند سال دریاچه زیبای ارومیه احیا و منابع آب حفظ شود.احمدی نژاد تاکید کرد: دولت برای تغییر شیوه آبیاری در استان آذربایجان غربی تسهیلات نزدیک به قرض الحسنه برای بخش کشاورزی قرار دارد.

احمدی نژاد ادامه داد: انقلاب، مکتب، اندیشه و ملت ایران ظرفیت، توان و شایستگی ساختن ایران را دارد تا الگوی متعالی در برابر بشریت قرار دهد و ما می توانیم این کار را عملی کنیم و دشمن نمی خواهد ما به چنین الگویی تبدیل شویم.رییس جمهور تاکید کرد: دشمنان می خواهند این اراده و توان ایران در صحنه کار و زندگی خود را نشان ندهد. آنها با پیشرفتهای ما مخالفند و نگران اثبات توانایی ملت ایران برای ساختن یک جامعه متعالی مبنی بر اندیشه توحیدی و عدالت محور هستند.وی اظهار داشت: وقتی به عمق، ریشه و پشت پرده بازی های سیاسی، تبلیغاتی و طراحی های پیچیده و فشارهای گوناگون نگاه می کنیم، می بینیم که هدف دشمنان ممانعت از حرکت ملت ایران به سمت قله های تعالی است.احمدی نژاد با اشاره به اینکه ماموریت امروز ما ساختن، آبادانی و حل مشکلات ایران است، گفت: ملتی که پرچم توحید و عدالت برافراشته است، باید همه قله های تعالی را فتح کند.

رییس جمهور با تاکید براینکه وجود فقر، تبعیض و فاصله طبقاتی برای ملت ایران عیب است، تصریح کرد: حیف است که ما در ایران شاهد بداخلاقی ها و بی تقوایی ها باشیم.

وی افزود: باید همت کنیم ایران را بسازیم،هر کس هر جا که هست، باید کارش را درست، دقیق و برای خدا انجام دهد.

احمدی نژاد ادامه داد: همه شیاطین عالم جمع شده اند تا مانع تحقق اراده ملت ایران یعنی برافراشتن پرچم توحید و عدالت شوند.

رییس جمهور اظهار داشت: بالاترین مقام برای یک نفر در ملت خدمتگزاری و نوکری مردم است.اگر کسی دنبال پست ها و مقام ها است، بداند که این عناوین پوچ است و کسی را به خدا نمی رساند.

وی گفت: به لطف خدا فرصت خدمت و ساختن برای همه محیاست و هر کس دلسوز ملت و آرمان های انقلاب است، هر جا که هست، باید فکر و ذهن و حرفش تعالی کشور باشد.

احمدی نژاد ادامه داد: دشمنان می خواهند جلوی پیشرفت ما را بگیرند و موانع زیادی ایجاد کرده اند؛ اما ما در اکثر بخش ها به رشد و پیشرفت چندبرابری رسیده ایم.

رییس جمهور با اشاره به اینکه می توانیم ایران را بسازیم، تصریح کرد: هر کس که دوست ایران است باید در این مسیر حرکت کند و هر کس به هر دلیلی برخلاف این راه حرکت می کند دانسته یا ندانسته در خدمت شیاطین است.

وی در پایان اظهار داشت: به فضل الهی او خواهد آمد و به یاری ملت ایران جهانی عاری از ظلم و سرشار از عدالت به پا خواهد کرد.

در دنباله رسیدگی به برنامه ها برای حفظ  دریاچه ارومیه وزیر نیرو گفت: مطالعه بر روی سدهای در بالادست دریاچه ارومیه برای رفع مشکلات زیست محیطی و کم آبی این دریاچه متوقف و از اولویت ردیف اجرایی خارج شده اند. 

مجید نامجو در پاسخ به سوالی درباره وضعیت طرح های بالادستی وزارت نیرو در اطراف دریاچه ارومیه اظهار داشت: در کارگروهی که دولت برای دریاچه ارومیه تشکیل داد، مصوب شد برای رفع مشکلات زیست محیطی و کم آبی این دریاچه تا زمانی که وضع دریاچه به تعادل برسد، این وزارتخانه طرح های بالادستی خود را در این منطقه متوقف کند.

وزیر نیرو تصریح کرد: بر اساس برنامه ریزی های انجام شده فعلا مطالعه بروی آن سدهایی که در بالادست دریاچه ارومیه قرار دارند، متوقف و از اولویت ردیف اجرایی خارج شده اند.

نامجو با بیان این که سدسازی در سایر نقاط کشور در حال مطالعه و اجرا است، خاطر نشان کرد: این وزارتخانه منتظر طرح جامع منابع آب است تا بتواند بر اساس مطالعاتی که در آن طرح انجام شده، تصمیم کلی را اتخاذ کند اما در سایر مناطق کشور فعالیت بر روی هیچ سدی متوقف نشده است و همه چیز بر طبق روال عادی پیش می رود.

وی درمورد تدابیر این وزارتخانه برای تامین آب استان لرستان و احداث سد در این استان نیز اظهار داشت: عقب ماندگی سنواتی درمورد مطالعات منابع آب در استان لرستان از گذشته وجود داشته که در دولت نهم و دهم سعی شده سرعت بیشتری به این طرح ها داده شود.

وزیر نیرو افزود: سدهای زیادی در استان لرستان در دست مطالعه هستند و اقدامات مربوط به احداث حداقل هشت سد در این استان آغاز شده و در حال اجرا هستند که با بهره برداری از این سدها، منطقه لرستان هم از مواهب سد سازی به خوبی بهره مند می شود.

مدیر عامل شرکت آب منطقه آذربایجان شرقی نیز چندی پیش از آغاز مسیر گشایی رودخانه های این استان منتهی به دریاچه ارومیه خبرداد. 

ارسلان هاشمی در نشست برسی اقدامات انجام شده در جهت احیای دریاچه ارومیه در تبریز گفت: نقشه برداری 14 رودخانه استان از جمله آجی چای، لیلان چای و صوفی چای از سال گذشته شروع شده و بخش هایی از آنها مسیر گشایی شده است.

وی، اجرای مسیرگشایی را درجهت کاهش تبخیر آب ورودی به دریاچه عنوان کرد و گفت: به لحاظ عدم تخصیص 47 میلیارد ریال اعتبار لحاظ شده برای سه استان کردستان، آذربایجان شرقی و غربی به منظور اجرای برنامه های احیای دریاچه ارومیه این اقدامات با اعتبار داخلی اجرا شده است.

هاشمی همچنین به اجرای سه پرواز عملی بارورسازی ابرها در سالجاری اشاره کرد و گفت: با این اقدام 555 میلیون مترمکعب حجم آب دریاچه ارومیه افزایش یافت.

وی انتقال حوزه به حوزه را از برنامه های دراز مدت عنوان کرد و افزود: سهم برداشت ایران از رودخانه ارس 5/9 میلیارد متر مکعب است که در حال حاضر تنها یک میلیارد برداشت می شود.

مدیر عامل شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی اعتبار طرح انتقال آب رودخانه ارس به دریاچه ارومیه را 210 میلیارد ریال اعلام کرد.

همچنین مدیرکل دفتر برنامه ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو گفت: با ادامه روند فعلی کاهش حجم آب دریاچه ارومیه، پیش بینی می شود تا آخر شهریور ماه سالجاری حجم آب این دریاچه یک میلیارد و 300 میلیون مترمکعب کاهش یابد. 

در همین راستا علیرضا دایمی در نشست بررسی اقدامات انجام شده در جهت مدیریت بحران این دریاچه در تبریز، حجم فعلی آب آن را 14 میلیارد و 300 میلیون مترمکعب اعلام کرد و افزود: تا پایان تابستان امکان کاهش آب دریاچه حتی به کمتر از 13 میلیارد متر مکعب وجود دارد.

وی با اشاره به اینکه برای خروج از وضعیت بحران، حجم آب دریاچه باید به 31 میلیارد متر مکعب برسد، گفت: تزریق سالانه سه میلیارد و یک صد میلیون متر مکعب به این دریاچه در دستور کار می باشد.

دایمی از کاهش هشت درصدی بارش در حوزه دریاچه ارومیه در سالجاری نسبت به سال گذشته خبرداد و اظهارکرد: دو طرح بزرگ انتقال آب به این دریاچه در حال اجراست.

مدیرکل دفتر برنامه ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو گفت: به رغم اینکه ردیف اعتباری مستقلی برای نجات دریاچه ارومیه در بودجه مالی در نظر گرفته نشده است، اما از منابع استانی می توان برای اجرای طرح های کوتاه مدت همچون لایروبی رودخانه ها و مسیر گشایی استفاده کرد.

رییس دبیرخانه ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه درباره اعتبارات مورد نیاز دریاچه ارومیه گفت: برای اجرای 24 طرح احیای این دریاچه 13 هزار و 200 میلیارد ریال اعتبار نیاز است. 

علی نظری دوست روز در نشست منطقه ای بررسی اقدامات انجام شده در جهت احیای دریاچه ارومیه در تبریز اظهارکرد: اجرای این طرح ها برعهده دو وزارتخانه نیرو و جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست می باشد.

وی با اشاره به اینکه 10 طرح با چهار هزار و 360 میلیارد ریال اعتبار توسط وزارت نیرو اجرا می شود، گفت: بارورسازی ابرها، لایروبی رودخانه های منتهی به دریاچه، بهسازی کانال های انتقال آب و مدیریت مصرف بهینه آب برعهده وزارت نیرو می باشد.

نظری دوست با اعلام اینکه اجرای پنج طرح با هشت هزار و 780 میلیارد ریال اعتبار برعهده وزارت جهاد کشاورزی است، افزود: اجرای روش های نوین آبیاری، اصلاح الگوی کشت، طرح های آبخیزداری و مدیریت مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی به این وزارتخانه سپرده شده است.

وی، سهم سازمان حفاظت محیط زیست را 9 طرح با 90 میلیارد ریال اعتبار اعلام کرد و گفت: مطالعات امکان سنجی و فرهنگ سازی لازم بر عهده این سازمان می باشد.

نظری دوست گفت: اگر این طرح ها به موقع و درست اجرا شود در دوره ای پنج ساله تراز دریاچه به حداقل زیست محیطی می رسد که باز هم دو متر از متوسط دریاچه پایین تر است.

وی در خصوص سهم سه استان آذربایجان شرقی، غربی و کردستان در زمینه تأمین آب مورد نیاز دریاچه ارومیه گفت: یک هزار و 870 میلیون مترمکعب سهم آذربایجان غربی، 270 میلیون مترمکعب سهم آذربایجان شرقی و 959 میلیون مترمکعب سهم استان کردستان است.

رییس دبیرخانه ستاد اجرایی دریاچه ارومیه بر همگرایی بیشتر مسوولین برای حل بحران این دریاچه تاکید کرد و هشدار داد در صورت ادامه روند فعلی سه سال دیگر این دریاچه زنده نخواهد بود.

نماینده مردم نقده در مجلس شورای اسلامی گفت: سفر رییس جمهوری به استان آذربایجان غربی تنها افتتاح چند پروژه نبود، بلکه در کنار این پروژها توجه به وضعیت بحرانی دریاجه ارومیه از اولویت های اساسی است.

علی زنجانی افزود : ره آورد این سفر بی شک با توجه به سونامی نمک دریاچه ارومیه و تهدید مردم استان و کشورهای همجوار با انفجار نمک برنامه ریزی و ارایه راهکار برای مبارزه با این پدیده خواهد بود.

وی اظهارکرد: بودجه ای که برای احیای دریاچه ارومیه در نظر گرفته شده نتیجه بخش است و می تواند بخش بزرگی از مشکل این دریاچه را حل کند.

به گفته نماینده مردم نقده در خانه ملت، بسیاری از مصوبات سفرهای قبلی رییس جمهوری تاکنون محقق نشده و این امر نارضایتی مردم را بدنبال داشته و در این سفر انتظار می رود رییس جمهوری مصوبات باقی مانده را محقق سازد.

مدیر طرح حفاظت از تالاب های ایران با یادآوری تلاش نهادهای مسوول در حفظ حیات دریاچه ارومیه گفت: وزارتخانه های نیرو ،جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست برای حفظ حیات این دریاچه به ادبیات مشترک دست یافتند. 

علی نظری دوست در کارگاه آموزشی حفظ تالاب های کشور اظهار داشت: این نخستین تجربه است که سازمان حفاظت محیط زیست و وزارتخانه های نیرو و جهاد کشاورزی برای حفظ یک اکوسیستم طبیعی به جای اینکه مقابل هم باشند در کنار یکدیگر قرار گرفته اند.

وی یادآورشد: وظایف هر سازمان ، وزارتخانه و نهادهای استانی در حفظ حیات دریاچه ارومیه به آنان ابلاغ شد که شامل تعیین سهم استان های همجوار در حق آب دریاچه است. مدیر طرح حفاظت از تالاب های ایران تاکید کرد: اگر این وظایف به نحو مطلوبی انجام نشود و روال با همین روند ادامه داَشته باشد ، باید هشدار خشک شدن دریاچه ارومیه را جدی گرفت. نظری دوست با یادآوری اینکه تاکنون اقدامات خوبی در زمینه حفظ حیات دریاچه ارومیه انجام گرفته است گفت: دریاچه ارومیه نخستین دریاچه یا تالابی است که نیاز آبی آن مشخص شده و همه نیاز آبی 1/3 دهم درصدی آنرا تایید می کنند که می تواند قدم مثبتی در جهت حفظ اکوسیستم های طبیعی باشد. وی توضیح داد: در طرح جدید حفظ دریاچه ارومیه سهم آبی هر سه استان آذربایجان غربی ، شرقی و کردستان مشخص شده اما باید قبول کرد که تامین آب سخت است و نیاز به راهکارهای علمی و اساسی دارد. مدیر طرح حفاظت از تالاب های ایران به نقش بیمه های مختص کشاورزی در زمینه یادشده اشاره کرد و گفت: با کمک این بیمه ها می توان به کشاورزان منطقه پیشنهاد داد که به عنوان مثال امسال نیمی از زمین خود را کشت کنند و بیمه خسارت نیم دیگر زمین آنان را جبران کند که دراین صورت می توان حق آبه تالاب را تامین کرد.

نظری دوست تاکید کرد: تا زمانی که برای حفظ محیط زیست در جامعه انتظار ایجاد نکنیم حامی خوبی برای آن نخواهیم بود. مدیر طرح حفاظت از تالاب های ایران تصریح کرد: نهادها و ارگان های مختلف در جهت حفظ محیط زیست باید به یک هماهنگی و تفاهم معقول برسند، وزارت نیرو وظیفه اش تامین آب بوده و از طرف دیگر وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست حفظ محیط زیست و اکوسیستم های طبیعی است. زمانی تعادل بین این دو نهاد برقرار می شود که وظیفه محیط زیست نیز پر رنگ دیده شود. وی ادامه داد: نهادهای یادشده باید در قالب هدفی مشترک و تفاهم علمی در کنار هم به وظایف خود عمل کنند، اگر این وحدت رویه به وجود آید بدون شک در کنار توسعه ،‌ محیط زیست هم حفظ می شود.

نظری دوست تاکید کرد: وقتی توانستیم حفظ محیط زیست را در جامعه به فرهنگ تبدیل کنیم می توان به پایداری اکوسیستم های طبیعی در کشور امیدوار بود.

عضو هیات رئیسه مجلس وشورای اسلامی گفت: در قانون بودجه سالجاری کشور، 400 میلیارد ریال برای تامین آب دریاچه ارومیه از طریق انتقال آب رودخانه ارس اختصاص یافته است. 

محمدحسین فرهنگی افزود: هرچند برای اجرای کامل طرح انتقال آب از ارس به دریاچه ارومیه اعتباری بالغ بر 10 هزار میلیارد ریال نیاز است، اما به بهرحال برای آغاز این کار تخصیص اعتبار مذکور می تواند نقطه شروع قابل قبولی باشد.

وی اظهارداشت: انتقال آب از رودخانه ارس یکی از راهکارهای نجات دریاچه ارومیه از خشک شدن است که باید توجه داشت برای نجات قطعی آن نیاز به طرح های دایمی داریم.

فرهنگی ، سرعت در اجرای طرح انتقال آب از ارس را مهمترین بخش اجرای طرح های مربوط به نجات این دریاچه دانست و اظهارداشت: موفقیت این طرح در گرو سرعت بخشی و تخصیص اعتبارات لازم دارد. وی، اختصاص دو هزار میلیارد ریال برای اجرای قطار شهری تبریز با ردیف جداگانه را از دیگر موارد قانون بودجه سالجاری کشور عنوان کرد و گفت: دولت به این منظور 980 میلیارد ریال در نظر گرفته بود که در مجلس این رقم به دو هزار میلیارد ریال رسید. نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی افزود: با توجه به تغییرات صورت گرفته در بودجه های عمرانی و آثار آن بر دیگر بخش ها، احتمال کاهش 10 درصدی در اعتبارات قطار شهری تبریز وجود دارد.

فرهنگی، اختصاص ردیف مستقل همچون سالهای گذشته برای پروژه عظیم راه آهن تبریز- میانه را از دیگر مصوبات مهم مجلس در قانون بودجه سالجاری کشور برشمرد و اظهارداشت: برای این ردیف یکهزار و 500 میلیارد ریال پیش بینی شده است که این رقم در سال های گذشته در بالاترین حد خود حدود یکهزار و 200 میلیارد ریال بود. به گفته وی، علاوه بر رقم فوق 500 میلیارد ریال نیز برای دو خطه کردن خط آهن تبریز - میانه در نظر گرفته شده است. عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی، موارد مذکور در قانون بودجه را اتفاقاتی مهم و تاثیرگذار در روند توسعه و رونق کسب و کار در آذربایجان شرقی بیان کرد . فرهنگی، ابراز امیدوار کرد با تخصیص به موقع اعتبارات و تسریع در اجرای پروژه های یاد شده، تحولات مثبت و اثرگذاری در عرصه های اقتصادی و عمرانی استان روی دهد.

رییس مرکز تحقیقات آبخیزداری آذربایجان غربی گفت: در سال جهاد اقتصادی و در راستای تحقق اهداف این سال می توان با اصلاح الگوی مصرف در منابع آبی و مدیریت بهره برداران از این منابع گامی مثبت در حل بحران دریاچه ارومیه برداشت.  رضا سکوتی افزود: تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر، تخریب و تبدیل چمنزارها به زمینهای زراعی در اطراف دریاچه ارومیه و استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی از مهمترین علل بروز بحران دریاچه است.

وی گفت: طبق بررسی های انجام گرفته در 10 سال گذشته قریب به 60 چاه در دشتهای اطراف دریاچه حفر شده که در نتیجه باعث ایجاد شوری و کاهش سطح آبهای زیرزمینی در این مناطق شده است. سکوتی اظهار کرد: اصلاح روشهای آبیاری و آموزش باغداران و کشاورزان در استفاده بهینه از آب و جلوگیری از حفر بی رویه چاههای آبی از اقداماتی است که نیازمند پی گیری سازمانهای مربوطه است. مدیر طرح ملی حفاظت از تالاب های ایران گفت: وضعیت و حیات دریاچه ارومیه به اجرای طرح های نجات آن بستگی دارد زیرا اگر این طرحها بموقع اجرایی نشود در آینده با بحران مواجه خواهیم شد. 

علی نظری دوست افزود: طرح جامع نجات دریاچه ارومیه فروردین ماه سال 89 به تصویب هیات دولت رسید که ریاست آن برعهده معاون اول رییس جمهور است. وی اظهارداشت: با توجه به محدودیت های آبی در کشور در این طرح حق آبه استان های آذربایجان شرقی ، غربی و کردستان برای تامین آب مورد نیاز دریاچه ارومیه با توجه به حوزه آبریزشان مشخص شده است. وی با بیان اینکه دریاچه ارومیه به 1/ 3 دهم میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد گفت: دراین طرح سهم هر سه استان برای تامین حق آبه مشخص شده است و همچنین سقف بهره وری از دریاچه نیز برای سه استان تعیین شده است. نظری دوست با بیان اینکه این طرح دارای 24 بند است افزود: اجرای این طرح ها بر عهده دو وزارتخانه نیرو و جهاد کشاورزی و استانداری های سه استان است که برای یک دوره پنج ساله تعریف شده است.

وی ادامه داد: اعتبار این طرح 13 هزار و 200 میلیارد ریال است که با اجرای آن 5/1میلیارد متر مکعب در مصرف آب در کشور صرفه جویی می شود. نظری دوست با بیان اینکه بندهای طرح به اساس اولویت یک و دو تقسیم بندی شده اند گفت: سهم آب استان ها بر اساس کارشناسی و فرایندی که با کمک دستگاه های مختلف انجام گرفت مشخص شد که در این راستا سهم آب استان آذربایجان غربی ، شرقی و کردستان به ترتیب هزار و 870 ، 270 و 959 میلیون متر مکعب تعیین شده است. وی ادامه داد: همچنین میزان سهم بهره برداری هر استان از آب حوزه دریاچه ارومیه آذربایجان غربی ، شرقی و کردستان به ترتیب دو هزار و 35 میلیون متر مکعب ، هزار و 79 و 585میلیون متر مکعب در نظرگرفته شده است.

وی با بیان اینکه دریاچه ارومیه بیش از یک دهه است که با مشکل مواجه شده گفت: با توجه به محاسباتی که صورت گرفت مشخص شد میزان تراز آبی اکولوژیکی این دریاچه که منجر به زنده ماندن آن می شود 6/2 دهم پایین تر است ، این میزان یعنی 11 میلیارد متر مکعب آب ، و برای اینکه این میزان آب تامین شود اگر طرح ها اجرا شود و حتی یک لیوان آب هم خورده نشود و سالی 2/6 میلیارد متر مکعب آب وارد دریاچه شود دو سال طول می کشد تا این میزان آب تامین شود.

نظری دوست ادامه داد: در طرح جامع نجات دریاچه ارومیه ، 10 بند مربوط به وزارت نیرو است که لایروبی رودخانه های منتهی به دریاچه ، اجرایی کردن آیین نامه مصرف بهینه آب کشاورزی جزو طرح های اولویت دار این وزارتخانه است.همچنین طرح بارور سازی ابرها را نیز وزارت نیرو آغاز کرده است.

وی با بیان اینکه وزارت جهاد کشاورزی نیز پنج طرح دارد گفت: اجرای روش های آبیاری نوین و به هنگام کردن سند ملی الگوی مصرف بهینه آب کشاورزی جزو اولویت های آن است .

نظری دوست با بیان اینکه سازمان محیط زیست یک نهاد نظارتی است اظهار داشت: این سازمان نیز 9 طرح دارد که اولویت طرح ها در نصب ایستگاه های سنجش آب و تراز آب در ورودی رودخانه های منتهی به دریاچه ارومیه است.همچنین ایجاد آزمایشگاه مرجع برای اندازه گیری نوسان آب دریاچه و تامین شرایط زیستی و نیاز زیستمندان دریاچه از دیگر طرح های اولویت دار سازمان است.

وی در ادامه به بارور سازی ابرها اشاره کرد و گفت: یکی از طرح هایی که دراین 24 بند دیده شده است بارور سازی ابرها است که توسط وزارت نیرو اجرا شد. وی ادامه داد: بعد از اینکه دو هزارساعت پرواز انجام شد در سوم و چهارم اردیبهشت ماه امسال بارش خوبی در منطقه صورت گرفت و باعث شد تا حدی آب دریاچه بالا بیاید، البته بارور سازی ابرها شرایط خاص خودش را دارد یعنی باید ابر مستعد باران وجود داشته باشد تا با این روش بتوان آن را بارور کرد. نظری دوست اظهار داشت: بر اساس مطالعات صورت گرفته بارور سازی ابرها بین پنج تا 15 درصد و در بهترین شرایط تا 20 درصد نتیجه خواهد داد.

وی در ادامه درباره انتقال آب حوزه به حوزه گفت: اگر بخواهیم برای تامین آب دریاچه به حوزه دیگری وابسته شویم یک خطر است ، اما اگر از جای دیگری آبی تامین شود استقبال می کنیم .در واقع این طرح می تواند بخشی از نیاز آبی دریاچه را تامین کند. مدیر طرح ملی حفاظت از تالاب های ایران افزود: دریاچه آرال 15 برابر دریاچه ارومیه بود که 90 درصد آن خشک شد ، این طور نبود که مسوولان آنجا یک مرتبه متوجه این مشکل شدند بلکه آنها به طرح تامین آب حوزه به حوزه دلخوش کرده بودند بنابراین منابع را مصرف کردند اما این طرح آنطور که باید جواب نداد بنابراین 90 درصد دریاچه خشک شد بنابراین ما باید برای نجات دریاچه اجرای طرح ها را در اولویت قرار دهیم و به طرح حوزه به حوزه متکی نشویم.

رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: مشکل دریاچه ارومیه با اعتباری بیش از 3450 میلیارد تومان طی یک برنامه پنج ساله حل می شود. محمدی زاده تصریح کرد: اعتبار مورد نیاز بین دستگاه های مختلف تقسیم شده که در این رابطه وزارت جهاد کشاورزی برای اصلاح روش ها و استفاده از فناوری های نوین آبیاری اراضی کشاورزی منطقه مبلغ 3000 میلیارد تومان را از منابع بانکی پیش بینی کرده است. وی گفت: وزارت نیرو هم غیر از اعتباری که برای بارور کردن ابرها به طور سالانه از محل جاری وزارتخانه اختصاص می دهد، مبلغ 450 میلیارد تومان دیگرهم برای انتقال حوزه به حوزه آب در نظر گرفته است. رییس سازمان حفاظت محیط زیست در رابطه با احیای این دریاچه خاطرنشان کرد: در مجموع اعتباری بیش از 3450 میلیارد تومان برای حل مشکل دریاچه ارومیه در نظر گرفته شده که پنج سال به طول می انجامد.

وی از پیشرفت فیزیکی طرح خبر داد و گفت: انتقال حوزه به حوزه آب تا کنون 15 درصد رشد فیزیکی داشته که قرار است طی 5 سال حدود 700 میلیون متر مکعب آب به دریاچه ارومیه منتقل شود. محمدی زاده اظهار داشت: وزارت جهاد کشاورزی هم در این خصوص مکلف شده تا در یک برنامه سه ساله نسبت به اصلاح روش های آبیاری و صرفه جویی کشاورزان و باغدارانی که حدود 680 هزار هکتار اراضی کشاورزی منطقه را زیر کشت دارند اقدام نماید. وی افزود: در این رابطه بخشنامه ای به همه دستگاه های استانهای آذربایجان شرقی و غربی و کردستان ابلاغ شده تا وظایف و تکالیفی که درخصوص دریاچه ارومیه و تامین آبی که به عنوان حقابه آن است را انجام دهند. براساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، محمدی زاده اظهار داشت: نیاز آبی دریاچه ارومیه 3 میلیارد و یکصد میلیون متر مکعب می باشد.





اورمو ایشچیلری : خبرگزاری آریادریاچه ارومیه بزرگترین پهنه آبی ایران اسلامی است که امروز در حال تبدیل شدن به شوره زار است، به اعتقاد کارشناسان محیط زیست این دریاچه طی سالهای آینده به طور کامل خشک خواهد شد؛ آن ها سوء مدیریت در زمینه سیاستهای آبرسانی و تخریب رودخانه های بالا دست را از مهمترین علل کاهش شدید منابع آبی دریاچه ارومیه می دانند .دریاچه ارومیه زیستگاه انواع جانوران آبزی طی سالهای اخیر بیش از 60 درصد منابع آبی خود را از دست داده است و به شوره زار تبدیل شده است، به اعتقاد کارشناسان محیط زیست این دریاچه طی سالهای آینده به طور کامل خشک خواهد شد؛ آن ها سوء مدیریت در زمینه سیاستهای آبرسانی و تخریب رودخانه های بالا دست را از مهمترین علل کاهش شدید منابع آبی دریاچه ارومیه می دانند .دریاچه ارومیه بزرگترین پهنه آبی ایران اسلامی است که در سالهای اخیر به دلیل تداوم خشکسالی، بهره برداری بی رویه از حوزه آبهای زیرزمینی و عوامل انسانی ارتفاع آب آن نزدیک به چهار متر از سطح اکولوژیکی کاهش یافته است. بر اثر کاهش ارتفاع آب، افزون بر 160 هزار هکتار از وسعت آبی دریاچه به شوره زار تبدیل شده و زندگی تنها موجود زنده این دریاچه `آرتمیا` به ثبت جهانی رسیده است، با خطر نابودی رو به رو شده است. نیاز آبی این دریاچه برای رسیدن به حد اکولوژیکی حدود 20 میلیارد مترمکعب تخمین زده می شود که معادل یکسال بارندگی آذربایجان غربی در شرایط مطلوب آب و هوایی است. قبل از بحران اکولوژیکی، سالانه هفت میلیارد متر آب از طریق رودخانه های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان به دریاچه ارومیه وارد می شد.



گرچه در سال های اخیر اقدامات زیادی برای حفظ و احیای این دریاچه صورت گرفته است و تصمیم گیری ها و ارائه راهکارها برای نجات این دریاچه کماکان یکی از مهم ترین برنامه های دولت و به خصوص سازمان حفاظت محیط زیست است، اما مشکلات و معضلات همچنان گریبانگیراین دریاچه هستند و مسئولین نیز برای نجات آن با مشکلات و موانع دست و پنجه نرم می کنند.  اما اینکه آیا توانسته اند روندی رو به بهبودی و رشد در حفظ و احیای این دریاچه داشته باشند جای سؤال دارد! این گزارش نگاهی است به عملکرد و راهکارهای اخیر مسئولین در راستای حفظ بقای این دریاچه .

در همین زمینه چندی پیش رییس‌جمهور در مراسم افتتاح چهار طرح شاخص عمرانی و صنعتی آذربایجان غربی گفت: دریاچه ارومیه با تغییر شیوه آبیاری احیا می‌شود.دکتر احمدی نژاد اظهار داشت: تغییر شیوه آبیاری آذربایجان غربی برای افزایش بازدهی آب تا 10 برابر لازم است تا ظرف چند سال دریاچه زیبای ارومیه احیا و منابع آب حفظ شود.محمود احمدی نژاد رییس جمهور اسلامی ایران در مراسم افتتاح 4طرح شاخص عمرانی و صنعتی در استان آذربایجان غربی ضمن تبریک اعیاد شعبانیه و ولادت حضرت مهدی(عج) اظهار داشت: ساخت واکسن تب برفکی کمک می کند که دام کشور از آسیب این خطر در امان باشد و رشد دام کشور هر روز افزون شود.

وی با اشاره به اینکه استان آذربایجان غربی یکی از تولید کنندگان اصلی گوشت کشور است، ادامه داد: ما می توانیم به صادرکننده اصلی گوشت در بخش هایی از جهان تبدیل شویم و تولید واکسن به این امر کمک می کند.

احمدی نژاد همچنین با اشاره به طرح توسعه نیروگاه سیکل ترکیبی ارومیه تصریح کرد: ظرفیت تولید برق آنقدر بالا رفته است که در صورت همراهی مردم در مصرف می توانیم صادرکننده اول برق در منطقه باشیم.

رییس جمهور اظهار داشت: ظرفیت تولید سیمان کشور 32میلیون تن بود که امروز از مرز 72میلیون تن عبور کرده است و سال گذشته 7میلیون تن سیمان صادر شد که به معنای افزایش میزان صادرات سیمان در سال جاری است.

احمدی نژاد ادامه داد: سیمان ماده اصلی برای ساخت کشور است که در سدسازی، راه سازی و ... مورد استفاده قرار می گیرد.

وی با اشاره به افتتاح خط آهن مراغه- میاندوآب گفت: پایه اصلی برای پیشرفت، ارتباطات است و هر جا بخواهد ساخته شود نیاز به راه دارد، بخصوص برای جابجایی برای بخش تولید، راه آهن بسیار ارزشمند است.وی ادامه داد: در استان آذربایجان غربی چندین سد بزرگ و شبکه های توزیع آب در دست احداث است و تغییر شیوه آبیاری برای افزایش بازدهی آب تا 10برابر لازم است تا ظرف چند سال دریاچه زیبای ارومیه احیا و منابع آب حفظ شود.احمدی نژاد تاکید کرد: دولت برای تغییر شیوه آبیاری در استان آذربایجان غربی تسهیلات نزدیک به قرض الحسنه برای بخش کشاورزی قرار دارد.

احمدی نژاد ادامه داد: انقلاب، مکتب، اندیشه و ملت ایران ظرفیت، توان و شایستگی ساختن ایران را دارد تا الگوی متعالی در برابر بشریت قرار دهد و ما می توانیم این کار را عملی کنیم و دشمن نمی خواهد ما به چنین الگویی تبدیل شویم.رییس جمهور تاکید کرد: دشمنان می خواهند این اراده و توان ایران در صحنه کار و زندگی خود را نشان ندهد. آنها با پیشرفتهای ما مخالفند و نگران اثبات توانایی ملت ایران برای ساختن یک جامعه متعالی مبنی بر اندیشه توحیدی و عدالت محور هستند.وی اظهار داشت: وقتی به عمق، ریشه و پشت پرده بازی های سیاسی، تبلیغاتی و طراحی های پیچیده و فشارهای گوناگون نگاه می کنیم، می بینیم که هدف دشمنان ممانعت از حرکت ملت ایران به سمت قله های تعالی است.احمدی نژاد با اشاره به اینکه ماموریت امروز ما ساختن، آبادانی و حل مشکلات ایران است، گفت: ملتی که پرچم توحید و عدالت برافراشته است، باید همه قله های تعالی را فتح کند.

رییس جمهور با تاکید براینکه وجود فقر، تبعیض و فاصله طبقاتی برای ملت ایران عیب است، تصریح کرد: حیف است که ما در ایران شاهد بداخلاقی ها و بی تقوایی ها باشیم.

وی افزود: باید همت کنیم ایران را بسازیم،هر کس هر جا که هست، باید کارش را درست، دقیق و برای خدا انجام دهد.

احمدی نژاد ادامه داد: همه شیاطین عالم جمع شده اند تا مانع تحقق اراده ملت ایران یعنی برافراشتن پرچم توحید و عدالت شوند.

رییس جمهور اظهار داشت: بالاترین مقام برای یک نفر در ملت خدمتگزاری و نوکری مردم است.اگر کسی دنبال پست ها و مقام ها است، بداند که این عناوین پوچ است و کسی را به خدا نمی رساند.

وی گفت: به لطف خدا فرصت خدمت و ساختن برای همه محیاست و هر کس دلسوز ملت و آرمان های انقلاب است، هر جا که هست، باید فکر و ذهن و حرفش تعالی کشور باشد.

احمدی نژاد ادامه داد: دشمنان می خواهند جلوی پیشرفت ما را بگیرند و موانع زیادی ایجاد کرده اند؛ اما ما در اکثر بخش ها به رشد و پیشرفت چندبرابری رسیده ایم.

رییس جمهور با اشاره به اینکه می توانیم ایران را بسازیم، تصریح کرد: هر کس که دوست ایران است باید در این مسیر حرکت کند و هر کس به هر دلیلی برخلاف این راه حرکت می کند دانسته یا ندانسته در خدمت شیاطین است.

وی در پایان اظهار داشت: به فضل الهی او خواهد آمد و به یاری ملت ایران جهانی عاری از ظلم و سرشار از عدالت به پا خواهد کرد.

در دنباله رسیدگی به برنامه ها برای حفظ  دریاچه ارومیه وزیر نیرو گفت: مطالعه بر روی سدهای در بالادست دریاچه ارومیه برای رفع مشکلات زیست محیطی و کم آبی این دریاچه متوقف و از اولویت ردیف اجرایی خارج شده اند. 

مجید نامجو در پاسخ به سوالی درباره وضعیت طرح های بالادستی وزارت نیرو در اطراف دریاچه ارومیه اظهار داشت: در کارگروهی که دولت برای دریاچه ارومیه تشکیل داد، مصوب شد برای رفع مشکلات زیست محیطی و کم آبی این دریاچه تا زمانی که وضع دریاچه به تعادل برسد، این وزارتخانه طرح های بالادستی خود را در این منطقه متوقف کند.

وزیر نیرو تصریح کرد: بر اساس برنامه ریزی های انجام شده فعلا مطالعه بروی آن سدهایی که در بالادست دریاچه ارومیه قرار دارند، متوقف و از اولویت ردیف اجرایی خارج شده اند.

نامجو با بیان این که سدسازی در سایر نقاط کشور در حال مطالعه و اجرا است، خاطر نشان کرد: این وزارتخانه منتظر طرح جامع منابع آب است تا بتواند بر اساس مطالعاتی که در آن طرح انجام شده، تصمیم کلی را اتخاذ کند اما در سایر مناطق کشور فعالیت بر روی هیچ سدی متوقف نشده است و همه چیز بر طبق روال عادی پیش می رود.

وی درمورد تدابیر این وزارتخانه برای تامین آب استان لرستان و احداث سد در این استان نیز اظهار داشت: عقب ماندگی سنواتی درمورد مطالعات منابع آب در استان لرستان از گذشته وجود داشته که در دولت نهم و دهم سعی شده سرعت بیشتری به این طرح ها داده شود.

وزیر نیرو افزود: سدهای زیادی در استان لرستان در دست مطالعه هستند و اقدامات مربوط به احداث حداقل هشت سد در این استان آغاز شده و در حال اجرا هستند که با بهره برداری از این سدها، منطقه لرستان هم از مواهب سد سازی به خوبی بهره مند می شود.

مدیر عامل شرکت آب منطقه آذربایجان شرقی نیز چندی پیش از آغاز مسیر گشایی رودخانه های این استان منتهی به دریاچه ارومیه خبرداد. 

ارسلان هاشمی در نشست برسی اقدامات انجام شده در جهت احیای دریاچه ارومیه در تبریز گفت: نقشه برداری 14 رودخانه استان از جمله آجی چای، لیلان چای و صوفی چای از سال گذشته شروع شده و بخش هایی از آنها مسیر گشایی شده است.

وی، اجرای مسیرگشایی را درجهت کاهش تبخیر آب ورودی به دریاچه عنوان کرد و گفت: به لحاظ عدم تخصیص 47 میلیارد ریال اعتبار لحاظ شده برای سه استان کردستان، آذربایجان شرقی و غربی به منظور اجرای برنامه های احیای دریاچه ارومیه این اقدامات با اعتبار داخلی اجرا شده است.

هاشمی همچنین به اجرای سه پرواز عملی بارورسازی ابرها در سالجاری اشاره کرد و گفت: با این اقدام 555 میلیون مترمکعب حجم آب دریاچه ارومیه افزایش یافت.

پروفایل حزب کارگران کردستان یا پ.ک.ک 

برای اولین بار تحقیقی علمی در مورد سازمان تروریستی حزب کارگران کوردستان (Kurdistan Workers' Party) در ترکیه صورت گرفته است، یعضی از نتایج این تحقیق آکادمیک را با هم مرور می کنیم.
سازمان تروریستی حزب کارگران کردستان یا پ.ک.ک که آخرین حمله تروریستی اش را چند روز پیش انجام داد و منجربه کشته شدن 13 سرباز ترکیه شد(ترجمه این خبردروبلاگ شهرارومیه
منتشرشده)اولین عملیات تروریستی اش را در سال 1984 انجام داد. از حمله تروریستی اروح تمامً 27 سال گذشته است. حالا این حزب کارگران کردستان یا پ.ک.ک چه کسی و چه سازمانی می باشد؟ برای اولین بار به این سوال به صورت تحقیق آکادمیکی جواب داده شده است. این تحقیق در سال 2009 از طرف ژنرال ارتش ترکیه مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته در کتابی که همین ژنرال به رشته تحریر در آورده است نیز به آن اشاره شده است.
روزنامه وطن ترکیه به این اطلاعات دسترسی پیدا کرده است و طبیعتاً قسمتی از آن ها را منتشر
ساخته است.

 متوسط سن رفتن به کمپ ها و کوه 15 سال
از مهمترین نتایج تحقیق می توان به این مورد اشاره کرد که ارتباط زیادی با کودکان و نوجوانان دارد. بیشترین تعدادی که به سازمان تروریستی حزب کارگران کوردستان (pkk) ملحق شده اند سنی 15 تا 17 ساله داشته اند. در مورد کودکانی که به پلیس سنگ می اندازند نیز مبحثی گنجانده شده است. در تحقیق آمده است که اگر کودکی 15 ساله برادر و یا خواهر خود را از دست داده است باید حداقل 2 سال مورد پروپاگاندای حزب کارگران کردستان قرار بگیرد تا ائدولوژی انتقام و نفرت در او زاده و شکل گیرد. این پروپاگاندا از سن 13 سالگی شروع می شود. کودکان 13-15 ساله ی که به پلیس سنگ می اندازند از اولین موارد ملح شوندگان به کاردهای حزب کارگران کردستان می باشند. اگر ارتباط بین این کودکان و پ.ک.ک قطع شود مهمترین منبع انسانی حزب کارگران کوردستان از بین می رود.
شهرهای بزرگ  به مانند شعب سربازی عمل می کنند.
با توجه به نتایج این تحقیق علمی کادر حزب کارگران کردستان را طیفی 61% از ترکیه و 39% از خارج از مرزهای ترکیه تشکیل می دهند. در کشور ترکیه شهر استانبول با 20% جزء اولین تطمیع کنندگان کاردهای حزب کارگران کردستان می باشد. روزنامه نگار روزنامه وطن این مورد را چنین شرح می دهد: حزب کارگران کوردستان شهرهای بزرگ را به مانند شعب سربازی اجباری استفاده می کند. به مانند مثال اشخاصی که از شهر ازمیر ترکیه به کادر حزب کارگران کردستان (Partiya Karkerên Kurdistan) ملحق می شوند رقمی بسیار ناچیز و در حدود 6% می باشد.
واقعیت شهر حکاری ترکیه
شهر دیاربکر ترکیه با ملحق شدن 17 درصدی رتبه های بعدی می باشد. شهر ماردین 12% و شهر حکاری 9% تامین کننده کادر سازمان تروریستی حزب کارگران کوردستان می باشد. در مورد حکاری می توان گفت که در سال 2009 که جمعیتی بالغ بر 250 هزار نفر داشته است ملحق شده گان ه پ.ک.ک رقمی بالغ بر 9% را تشکیل می دهند. در دیرگ سو شهر دیاربکر ترکیه که در همان دوران جمعیتی بالغ بر 1 میلون 500 هزار نفر داشته است 17% کادر حزب کارگران کردستان را تشکیل داده است. با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که از نظر جغرافیایی شهر حکاری به صورت ایزوله شده می باشد. به سبب جغرافیای بسته حکاری این نتایج کسب شده است. یکی از دیگر سببهای این موضوضع نیز انتگراسیون حکاری با ایران، عراق می باشد.
زنان 9.5 سال عمر می کنند.
به طور میانگین شخصی که به کادر حزب کارگران کردستان در کوه ملحق می شود 7 سال عمر می کند. برای زنان این مدت 9.5 سال و برای مردان 6.9 سال می باشد. متوسط سن مرگ در حزب کارگران کردستان (پارتی کرێکارانی کوردستان) حدود 26.3 سال می باشد. علت مرگ هم درگیریها و سختی زندگی در کوه می باشد.
زنان از شهر مادرین ملحق می شوند.
بیشترین تعداد ملحق شوندگان زن حزب کارگران کوردستان از شهرهای مادرین و حکاری ترکیه می باشد. شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی یکی از عوامل عمده ملحق شدن زنان این منطقه می باشد.
به طور میانگین 11% از کادر حزب کارگران کردستان را زنان تشکیل می دهند و از هر 5 نفر یک نفر خارجی می باشد. به طور متوسط 25% کادر حزب کارگان کوردستان(Kurdistan Workers' Party) خارجی می باشد که 47% تابعیت ایران، 39% تابعیت سوریه، 10% تابعیت عراق و 3% تابعیت اروپا را دارند.
برای این تحقیق آکادمیک که 2 سال به طول انجامیده است 461 عضو حزب کارگران کردستان مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند. در آن دوره جمعیت کادر حزب کارگران کوردستان حدود 5 هزار نفر بوده است که حدود 8 مدل برای این جمعیت با توجه به مطالب منتشر شده بیان شده است.

منبع خبر مترجم:
http://tinyurl.com/3gzs32j

 

۱۳۹۰ تیر ۲۷, دوشنبه

شهر اورمیه و دیگر شهرهای غرب تر نشین و اعمال غیر اخلاقی و نژادپرستانه گروههای کرد 

شهر اورمیه و دیگر شهرهای غرب آزربایجان و اعمال غیر اخلاقی و نژادپرستانه گروههای کرد
مهران باهارلی
اورميه نماد همزيستي اقوام و مذاهب گوناگون كشورمان نيست، همانطور كه سنندج و بوكان و ... نماينده همچو چيزي نيستند. اورميه شهري ترك و آزربايجاني است كه در سالهاي اخير عده اي كرد بدان مهاجرت كرده اند. مهاجرت اين عده به اورميه هويت آزربايجاني اين شهر و هيچ شهر ديگر آزربايجان از ماكو تا سنقر را تغيير نمي دهد. چنانكه مهاجرت كردها به استانبول اين شهر را شهري كردستاني و مهاجرت تركها به برلين اين شهر را تركيه اي و يا مهاجرت پاكستانيها به لندن اين شهر را پاكستاني نمي كند
حتي اگر با مهاجرت كردان و تغيير دموگرافي منطقه، صد درصد شهر اورميه و ديگر شهرهاي آزربايجان از ماكو تا سنقر كرد زبان شوند، باز كوچكترين تغييري در تعلق اين شهرها به آزربايجان بوجود نخواهد آمد.
اگر به فرض محال روزي قرار به همه پرسي در باره تعلق شهري از آزربايجان به آزربايجان باشد، اين همه پرسي اولا بايد در باره همه شهرهاي كردستان و .... نيز انجام شود و ثانيا صرفا اهالي بومي شهرها و متولدين اين شهرها قبل از انقلاب اسلامي در آن بايد شركت كنند و نه مهاجرين. اين همان فرمولي است كه كردان خواستار اجراي آن در كركوك شدند و اهالي عرب مهاجرت كرده به كركوك در دوره رژيم بعثي را مجاز به شركت در همه پرسي ندانستند.
مرزهاي آزربايجان سياسي همان مرزهاي آزربايجان ائتنيك در سالهاي ١٩٠٥-١٩٠٦ است و قابل همه پرسي آنهم پرسيدن از كردان مهاجر در دهه هاي اخير نيست.
حتي اگر به فرض محال روزي همه جمعيت شهر اورميه و ديگر شهرهاي آزربايجاني از ماكو تا سنقر، صد در صد كرد شود، باز چيزي تغيير نمي كنيد. اينها همه و بلا استثنا شهرهائي آزربايجاني اند و آزربايجاني نيز خواهند ماند. همانگونه كه هرگز و ابديا شهرهائي كردستاني نخواهند شد.
مناطق تاريخا كردنشين استان آزربايجان غربي (در خارج شهرهاي آزربايجان) نيز تنها و تنها در صورتي مي توانند كردستان و يا متعلق به كردستان ناميده شوند كه مناطق فعلي و قبلي تاريخا ترك نشين استانهاي كردستان و كرمانشاهان همزمان از طرف ناسيوناليستهاي كرد، آزربايجان ناميده شوند و متعلق به آزربايجان اعلام گردد.
كردستان سازي شهرهاي آزربايجان و در راس آنها اورمييه از طرف ناسيوناليستهاي افراطي كرد، دمیدن به طبل جنگ و تهدید به نسل کشی و زمینه سازی برای پاکسازی قومی و مذهبی تركها در آینده خیالی كردهاي توسعه طلب يعني هنگامي که به اصطلاح حکومت مستقل كردستان بزرگ تشکیل شود است. اما دوره پاکسازی های قومی و مذهبی بسر آمده، دوره برقراری دمکراسی و پیشرفت اقتصادی و شکوفائی فرهنگی است. شما با انكار تركها و آزربايجان راه به جائي نخواهيد برد. ما اين فيلم را در كركوك قبلا ديده ايم. اما اورميه، كركوك نيست كه كردها بتوانند براحتي آن را ببلعند. اورمييه هنوز خاطرات كشتارهاي متوالي اهالي ترك بي دفاع خود از دوره شيخ عبيدالله در زمان ناصرالدين شاه و از طرف افراطيون مسلح آسوري و كرد و ارمني را در آغاز همين قرن را بياد دارد.
 اورميه در درجه اول شهري آزربايجاني است، ذكر نكردن و مخفي نمودن اين حقيقت مسلم تاريخي و سياسي، نژادپرستي خالص و قوميتگرائي افراطي كردي و فارسي است. چشم داشتن به مناطق ملي همسايه، از جمله كردستاني نشان دادن شهرهاي آزربايجان، دشمني با برادري و برابري دو ملت ترك و كرد و نيز دعوت به جنگ افروزي است
البته توسعه طلبي ارضي كردي و چشم داشت قوميتگرايان افراطي كرد به اراضي ترك نشين و آزربايجاني را نبايد محدود به تروريسم كردي كرد. هرچند اين بيماري توسط سازمان تروريستي پ.ك.ك در سالهاي اخير به داخل ايران وارد شده باشد.
شهر اقوام و مذاهب و برادري و خواهري و ايراني ناميدن اورميه و نقده و ... كه از طرف كردهاي افراطي به ميان انداخته مي شود يعني آبكي كردن هويت آزربايجاني اين شهرها و تدريجا نفي آن. اين تاكتيك همزمان با تراشيدن هويتي كردستاني براي اين مناطق آزربايجاني و تشويق مهاجرت كردان به اين مناطق انجام مي گيرد تا شايد در لحظه موعود ، با رفراندم و يا نيروي قهريه و عمدتا توسط همان كردان نومهاجر به اين شهرهاي آزربايجاني آنها تسخير و به منطقه ملي كردستان الحاق شوند.
اين دقيقا همان سناريوئي است كه در جلوي چشمان همه جهانيان در كركوك و ديگر شهرهاي توركمان نشين عراق در حال پياده شدن است.
اما مطلب ساده است. مرزهاي مناطق ملي آزربايجان و كردستان مشخص است و با مهاجرت سالهاي اخير تغيير نمي كند. حتي اگر صد درصد اهالي اورميه و ماكو و نقده و سنقر و بيجار كرد و كرد زبان شوند، اينها شهرهائي آزربايجاني با جمعيت اقليت كرد خواهند بود. هيچ شهر و مركز آزربايجاني قابل الحاق به كردستان نيست و شهرهاي آزربايجاني ملحق شده به استانهاي كردستان و كرمانشاهان نيز مي بايد به تركيب اداري آزربايجان باز گردانده شوند. سپس حقوق اقليت كرد در آزربايجان ائتنيك و اقليت ترك در كردستان ائتنيك با عقد قراردادهاي دو جانبه تضمين شود.
يكي از حرفهاي صحيح گروههاي كرد اين است كه زمان نژادپرستي و زبان تهديد به سر آمده است. اما متاسفانه خودشان هم اسير نژادپرستي هستند و هم زبان تهديد را بكار مي برند.
تركهاي ساكن در ايران فقط چند سال است كه بيدار شده اند و آنهم نه به طور كامل، يعني اينكه گروههاي كرد نبايد از وضعيت بي خبري توده ترك سو استفاده كنند و بايد به نقشه كشيهاي مسخره پايان دهند، زيرا قرار نيست حتي يك وجب از خاك آزربايجان ائتنيك نه به فارسها و نه به كردها پيش كش شود. مهاجرت گروههاي ملي، مرزهاي مناطق ملي را عوض نمي كند، گروههاي افراطي كرد اين را براي يكبار و هميشه بايد ياد بگيرند.
اينكه سياست تركيه در مقابل كردها را براي سركوب و محكوم كردن تركهاي ايران كه خود قرباني مشابه همان سياستها هستند و به عنوان سلاحي در جنگ رواني بر عليه تركهاي آزربايجان جنوبي بكار برد، كاملا رفتاري نژادپرستانه است. و اين در حالي است كه ما سياستهاي كردهاي عراق را كه سرزمين آبا و اجدادي توركمانان اين كشور و مخصوصا كركوك را خيال دارند به كردستان الحاق كنند به پاي كردهاي ايران نمي نويسيم.
همينطور سو استفاده گروههاي كرد از وجود مزدوران ترك در بدنه دولت جمهوري براي محكوم كردن تركهاي ايران هم رفتاري نژادپرستانه است. اين تركهاي مزدور كه ما آنها را مانقورت مي ناميم معادل همان هائي هستند كه كردها در ميان خودشان جاش مي نامند. از وجود مانقورت همانقدر ملت ترك مسئول است كه از وجود جاش ملت كرد مسئول است. وجود مانقورت ترك نمي تواند به توسعه طلبي كردي و كردستان نشان دادن شهرهاي ترك و آزربايجاني حقانيت دهد
سركوب كردها در ديگر كشورها دليل و مجوزي براي توسعه طلبي ارضي كردي و كردستان ناميدن سرزمين ملي آزربايجان نمي شود. همانطور كه هولوكاست بر عليه خلق يهود مجوزي به آنها براي الحاق سرزمينهاي كرانه غربي فلسطين به اسرائيل نمي دهد.
ما از مبارزه ملي كردهاي ايران حمايت مي كنيم به شرطي كه دست از زبان نژادپرستانه و تهديد آميز بردارند و با سرزمين تاريخي كردستان ائتنيك مشغول باشند و به داخل كردن شهرهاي ترك نشين و آزربايجاني در نقشه هاي كردستان بزرگ خود پايان دهند. مهاجرت كردها به مناطق آزربايجاني در دهه هاي خير مرزهاي آزربايجان را كوچكتر و مرزهاي كردستان را بزرگتر نمي كند.
همچنين اگر گروههاي كرد واقعا به برادري دو ملت ترك و كرد اعتقاد دارند اول بايد مساله اراضي ترك نشين و آزربايجاني در استانهاي كردستان و كرمانشاه را مطرح كنند و از ضرورت الحاق اين مناطق به آزربايجان دفاع نمايند تا وجود حسن نيتشان براي مردم ترك اثبات شود. آنوقت ما هم از ضرورت الحاق مناطق كردنشين استان آزربايجان غربي در سالهاي تاسيس رژيم پهلوي به كردستان دفاع خواهيم كرد. و در همه حال شهرهاي مهاجر پذير آزربايجان كه شاهد ورود جمعيت كرد پس از تاسيس رژيم پهلوي بوده اند، الان جمعيت كردشان چقدر باشد فرقي نمي كند، ابديا جز آزربايجانند و كردستان ناميدن آنها نژادپرستي، توسعه طلبي و جنگ افروزي است.
جريانات و گروهاي سياسي كردي امروز دقيقا دست بر روي چيزهائي گذاشته اند كه نه تنها جمهوري اسلامي، بلكه همه بازيگران بدخواه منطقه اي و بين المللي بدنبال آنند. بنده قطعا اعتقاد دارم نيروهاي كردي به جاي پخش نقشه ها و مقالات و اخباري كه در آنها شهرهاي تاريخي آزربايجان و ترك مانند ماكو، خوي، سلماس، اورميه، سولدوز، تيكان تپه، سايين قالا تا بيجار و قروه و ياسوكند و سنقر و ... كردنشين و كردستاني نشان داده مي شوند و پخش وسيع آنها در داخل و خارج، فعلا بهتر است مبارزه خود را معطوف به جمهوري اسلامي بكنند.
نيروهاي كردي يكبار و براي هميشه مي بايست از كردستان ناميدن شهرهاي آزربايجاني و ترك نشين كه در دهه هاي اخير پذيراي مهاجرين كرد بوده اند دست بردارند.
سوء استفاده كردان از سازمان نيافتگي سياسي تركان در منطقه و آسيميله شدن آنها، امري غيراخلاقي است.
نيروهاي سياسي كرد، صرفا به نيت گسترش محدوده ارضي كردستان روز بروز سرزمينهاي تازه تري از مسكن تركهاي آزربايجاني را كردستان اعلام مي كنند. اين حادثه نه فقط در مناطق ترك نشين استانهاي آزربايجان غربي، كردستان، كرمانشاهان، همدان و آزربايجان شرقي و خراسان اتفاق مي افتد بلكه در شمال شرق تركيه، در عراق، در سوريه و حتي در لاچين جمهوري آزربايجان نيز روز بروز مراكز جمعيتي جديدي مسكون توسط تركهاي آزربايجاني از سوي نيروهاي كردي به عنوان كردستان اعلام مي شود.
من معتقدم كه لازم است ما منطقی رفتار کنیم و بار دیگر مردم خود را به کشتن ندهیم .
نيروهاي كردي بايد نخست حسن نيت خود را نشان دهند، آنها مي بايست
اولا از كردستان نشان دادن مناطق آزربايجاني (ماكو، اورميه، خوي، سلماس، تا بيجار، ..) بالكل دست بردارند.
دوما مساله مناطق كرد نشين پيش از آغاز دوره پهلوي در آزربايجان غربي را همواره همزمان با مساله مناطق ترك نشين استانهاي كردستان و كرمانشاهان مطرح كنند. هر آنچه را كه براي اين مناطق كرد نشين پيش از به كار آمدن سلسله پهلوي مي خواهند از جمله الحاق به كردستان، براي مناطق ترك نشين دو استان كردستان و كرمانشاهان و از جمله الحاق آنها به آزربايجان را نيز بخواهند
و سوما صريحا اعلام كنند كه مهاجرت كردها به مناطق آزربايجاني و ترك نشين، در دوره پهلوي و جمهوري اسلامي، حتي اگر منجر به كردنشين شدن آنها در حال حاضر نيز شده باشد، منجر به كردستان شدن اين نواحي نمي شود. همانگونه كه مهاجرت تركان در قرن بيستم به اقصا نقاط ايران باعث آزربايجان شدن اين نقاط نمي گردد. اين اولين اقدام در راه اعتمادسازي و از بين بردن جو كينه و دشمني است.

۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

تركهای سومر، بانیان تمدن بشری

به گواه تاریخ، منطقه غرب ایران ، خصوصا آذربایجان ، مهد تمدن بشری بوده است ولی متاسفانه شوینیسم فارس به علت كینه توزی با تاریخ ایران باستان، و ترس از اینكه، برملا شدن حقایق آن، پوچی و دروغ بودن ادعای آنان مبنی بر وجود تمدن پوشالی 2500 ساله آریایی/ پارسی در فلات ایران را ثابت خواهد کرد، لذا از نشر حقایق مربوط به آن شدیدأ ممانعت کرده، و با وقاحت تمام تمدن های درخشان قبل از هخامنشی را بی اهمیت و قبل از تاریخ می نامند. لازم به ذکر است که در همه جای دنیا به دوران قبل از اختراع خط توسط سومرها، یعنی تقریبا 6000 سال قبل، دوران قبل از تاریخ میگویند، ولی در ایران شوینیسم فارس 2500 سال را مرز بین دوران قبل و بعد از تاریخ معرفی میکند تا توجه مردم به سوی تمدن های باستانی فلات ایران جلب نشود. این عمل زشت و غیر انسانی، خیانت بزرگی است كه قومگرایان فارس به ایرانیان در کل و خصوصا به آذربایجانی ها که وارثین واقعی تمدنهای قوتتی ها، ایلامیان، سومریان، ماننا ها، مادها، اورارتوها و. . . میباشند.

آثار و نشانه های فراوانی از تمدن های قدیم آذربایجان به صورت صدها تپه تاریخی هزاران ساله در همه جای آذربایجان پراكنده هستند و به امان خدا رها شده اند. دزدان و قاچاقچیان آثار باستانی، با تشویق اشخاص ضد آذربایجانی داخل حكومت، که خودشان نیز در این دزدیها و فروش این آثار دست دارند، در آنجا ها بدون هیچ ممانعتی به غارت آثار باستانی آذربایجان مشغول هستند و آنچه هم از غارت دزدان در امان مانده توسط حاکمیت شوینیستی فارس به بهانه های مختلف تخریب میشوند و نمونه بارز آن تخریب ارگ علیشاه و محوطه تاریخی مسچد کبود در تبریز میباشد.

عده زیادی از محققین سرشناس، مثل آرتور كسیت، هنری فیلد و ... آذربایجان را سرزمین ظهور انسان متفكر و مهد جامعه متمدن میدانند.
سومریان كه امروزه بانیان تمدن بشری شناخته میشوند اقوامی التصاقی زبان، با زبانی خیلی نزدیک به ترکی امروزی، بودند كه بعد از مهاجرت از آسیای میانه و سكونت چند صد ساله در آذربایجان به بین النهرین كوچ كردند و با اطمینان میتوان سومرها را اجداد آذربایجانی ها و تمدن آنها را شاخه ای از تمدن باستانی آذربایجان به شمار آورد.

چون تمدن سومر رابطه و خویشاوندی تنگاتنگی با تمدن های آذربایجان باستان قوتتی، هوری، آراتتا، ماننا، اورارتو، ماد، دارد و خود شاخه ای از تمدن باستانی آذربایجان شمرده میشود، لذا مطلب را با بحثی كوتاه در مورد تاریخ سومرها ادامه میدهیم.

سومرها شاخه ای ازاقوام آسیانی اورال ـ آلتائیک بودند كه در حدود 6000 سال قبل از میلاد، همراه با اقوام خویشاوند خود، هوری ها، ایلامیان، و. . . از آسیای میانه كوچ كرده و دولتهای مقتدری را در ایران، آناتولی و بین النهرین ایجاد كردند. آثار باقیمانده از اقوام نامبرده نشانگر آن است که، همه آن تمدن ها دارای منشاء مشترک بوده و یك حوزه تمدنی مشترك را تشكیل میدادند و اقوامی كه آن تمدن ها را بنا نهاده بودند، دارای ریشه نژادی، زبانی و فرهنگی مشترك بودند.

جغرافیای ارضی سومرها شامل بین النهرین، شمال غرب خلیج کنگر ( خ. فارس ) امروزی و غرب خوزستان امروزی بود. البته برخی از تاریخدانان، سومرها، اجداد ترکان را، نه مهاجر، بلکه بومیان اصیل بین النهرین میشمارند و عقیده دارند که، بعدها در طول اعصار به آذربایجان، آسیای میانه و. . . پخش شده اند.

سومریان در كتیبه های سومری بصورت واضح اشاره میكنند كه، از كوههای شمال و شمال شرق ایم كورا، ایم= شمال_شرق، كورا= كوه به بین النهرین آمده بودند. سومرها خودشان خود را " کارا کل" یعنی سیاه سر مینامیدند، نه سومر.

سومرها در حدود 5500 سال قبل از میلاد از اقوام هم نژاد و همزبان خود در آذربایجان یعنی هوری ها، سابیرها سوبار ها، قوتتی ها، لولوبی ها، آذ ها، جدا شده و به بین النهرین كوچ كرده و در آنجا اولین تمدن مدنی بشری را بنا نهادند. سومر ها تمدن های شهری ur، Mari، uruk، nippur، kish، را در حدود 4500 سال قبل از میلاد بنا نهاده بودند. سومرها به عنوان اولین قانونگذاران بشریت بشمار میروند و از Dungi پادشاه اور و نیسابا و اورو كاجینا شاه لاقاش 2600 سال قبل از میلاد مجموعات عظیمی از قوانین به جای مانده كه مربوط به همه مسائل زندگی ارث، خرید و فروش، مجازات مامورین دولتی متهم به رشوه خواری، قوانین حقوقی زنان، میباشند. بعدها حمورابی شاه سامی بابل دستور داد تا آن قوانین را جمع آوری کرده و بر روی لوحه های سنگی بنویسند، كه امروزه تحت نام " قوانین حمورابی" معروف هستند." ( منبع 3 )

تمدن سومری بر پایه سیستم دولت ـ شهری بنا گشته بود، هرچند که پایه اقتصادی آن بیشتر بر کشاورزی استوار بود، تا به صنعت. در هزاره سوم قبل از میلاد، سرزمین سومر تقریبا دارای 13 شهر بود و هر شهری با دهات زیادی احاطه شده بود. جمعیت شهرهای سومری تخمینأ بین 10- 50 هزار نفر بود.

اولین دولت سومری که در تاریخ ثبت شده است، توسط etana، حاکم شهر " کیش"، در 3000 سال ق. م. تاسیس شد. لوحه های سومری از او به عنوان شاهی که برای مردم ثبات و رفاه به ارمغان آورد، یاد شده است.

حکومت سومر بعدأ به دست حاکمان شهر اوروک "uruk" افتاد. شاهان معروف سلسله اوروک عبارتند از: enmerkar، lugalbunda، gilgamish ، dumuzi، شاهان این سلسله افرادی مدبر و شجاعی بودند و کارهای شجاعانه و خارق العاده آنها الهام بخش حماسه سرایی های زیادی در بین شعرا و نویسندگان آن دوره سومر شده است، حماسه معروف گیل قامیش نیز مربوط به این دوران است. این دوره، یکی ازعصرهای طلایی ادبیات و شعرنویسی سومر بشمار میرود." ( منبع 2 )

بعد از سلسله اوروک، به ترتیب حکومت بدست سلسله های شاهی شهرهای " Ur " و "Lagash " افتاد. در حوالی 2350 ق. م. سارگون حاکم سامی شهر Agade Akkad، حاکم بر سومر شد و به همراه آن زبان اككدیان در کنار زبان سومری رسمیت یافت. سارگون شاه اككد حكومت خود را تا مناطق دور دست در شمال و غرب گسترش داد و بارها برعلیه قوتتی ها در آذربایجان و ایلامیان لشكر كشی كرد. بدستور سارگون قوانین و نوشتجات سومری به زبان سامی ترجمه شده و در معبد "ائرئخ" نگه داری شد. بعدها آشور بنی پال از این نوشته ها نسخه برداری كرده و به آشور برد و به این صورت قوانین و نوشتجات سومریان در بین اقوام مختلف پخش و نگهداری شد.

در لوحه های سومری، از افتادن قدرت به دست سامی ها بعنوان اولین فاجعه یاد شده است. در دوره اکدی ها، نارام سین، نوه سارگون ٫به دلایل نامشخصی، به شهر مذهبی سومرها "نیپور" حمله و معبد بزرگ آنجا را غارت کرد. منابع سومری از آن بعنوان دومین فاجعه سومرها نام برده اند.

بعد از جنگهای متوالی در سال 220 ق. م. قوتتی های آذربایجان، شهر اککد، پایتخت آککدها را گرفته و ویران کردند و سلسله اککدیان در سومر را برانداختند. قوتتی های آذربایجان 91 سال درسومر حکومت کردند ولی چون قوتتی ها در تمدن و شهرنشینی در مقایسه با خویشاوندان سومری خود، در سطح پائینی قرار داشتند، لذا با گرفتن خراج و رشوه از بزرگان سومر، اداره تمام امور سومر را به عهده خود سومرها گذاشتند. هر شهر سومری طبق روال سابق شاه سومری خود را داشتند و رهبر قوتتی ها که در شهر بابل ساکن بود، شاه شاهان سومر شمرده میشد. بدلیل همزبانی و خویشاوندی بین قوتتی ها و سومرها، حمله قوتتی ها کمکی بود برای سومرها، تا بتوانند در سایه حاکمیت قوتتی ها موفق به ترمیم و بازسازی زبان و فرهنگ خود که در طول حاکمیت 150 ساله سامی ها مورد تعارض قرار گرفته بود، بشوند.

Gudea حاکم سومری شهر "اور" در همکاری با قوتتی ها، موفق شد دوباره یک سلسله سومری را در اور تاسیس کند، با اینکه از لحاظ سیاسی تحت سلطه قوتتی ها بود. او یکی از شاهان معروف سومر میباشد و مجسمه های زیادی از او پیدا شده است. در نهایت، Utu-Hegal، حاکم سومری شهر Umma، موفق شد که به حاکمیت قوتتی ها در سومر پایان داده ودر سال 2109 ق. م. دوباره یک سلسه سومری حاکم بر کل سومر را تاسیس کند. این بار سومرها بر عكس حاكمیت قبلی شان جنگهای طولانی را با ایلام و لولوبی ها داشتند" ( منبع 2 )

Ur-Namma از شاهان بعدی سومر، معروفترین رفورمیست تاریخ سومر میباشد که سومین سلسله شاهی "اور" را بنا نهاد 1950 - 2050 ق. م. او اولین "کتاب قانون" در تاریخ بشریت را وضع کرد و طبق نوشتجات سومری، او شاهی هنرمند، قانونگذار، عدالت خواه بود که به حقه بازی، کلاهبرداری، ظلم ثروتمندان به فقرا و. . در کشور خاتمه داد." ( منبع 3 )

Shulgi فرزند "اور ـ ناما" نیز از شاهان معروف و خوشنام سومر میباشد. او علاقه وافری به هنر، شعر و موسیقی داشت. او در شهرهای "نیپور" و "اور" مدارس زیادی را ساخت و اکثر 800 هزار لوحه سومری که تا به حا ل پیدا شده اند، توسط تربیت یافتگان این مدارس نوشته شده است. شولگی 50 سال حکومت کرد و در دوره او شعرا و نویسندگان در تمجید از او با هم رقابت میکردند. در یکی از اشعار از او بعنوان شاهی که "همه لذات زندگی را برای مردم سومر فراهم کرد" یاد شده است.

43 سال بعد از مرگ این شاه، دربیست و پنجمین سال حکوت نوه او، Ibbi- sin، سومر مورد حمله ایلامیان از شرق و ایلات بیابان نشین سامی" آموریها " از غرب شد. بدلیل خیانت ژنرالهای سومری. "ریم سیم" شاه ایلام، موفق به فتح شهر "اور" شده، شاه سومر را به اسیری گرفته و هیکل خدای سومر "نه نه" را به ایلام برد. ایلامیان 60 سال بر سومر حكومت كردند.

این واقعه باعث ضعف تدریجی سومرها و قدرت گیری دوباره سامی ها شد، بطوری که چندین دهه بعد، در دعوا بر سر حاکمیت بین سومرها و سامی ها، حمورابی، حاکم آموری بابل، با شکست دادن Rin-Sin، رقیب سومری خود، حکومت بین النهرین را بدست گرفت. سال به حکومت رسیدن حمورابی، 1750 ق. م. پایان دوره باستانی سومر و شروع دوره ای که به " تمدن بابل" معروف است، میباشد. عده ای از سومرها که نمیخواستند زیر حاکمیت سامی ها زندگی کنند، بتدریج به آذربایجان و آسیای میانه برگشتند و آنهایی هم كه باقی ماندند به مرور زمان در بین سامی ها حل شدند، ولی فرهنگ و مدنیت سومرها در طول قرنها پایه اصلی تمدن بابل بود. فرهنگ، خط و زبان سومری تا قرنها بر بابل حاکم بود و اکثر کتیبه های شاهان بابل تا قرنها به خط و زبان سومری نوشته میشد." ( منبع 2 ). در زبان عربی صدها کلمه با منشاء ترکی وجود دارد که مستقیمأ از زبان سومری داخل زبانهای سامی قدیم، و از آنها نیز به زبان عربی امروزی رسیده است، مثلا کلمه"یتیم"، "متین" و ...، کلمه "مته، ماتان"، درترکی قدیم به معنی محکم میباشد. تمدن بابل ادامه تمدن سومر بود.

زندگی اجتماعی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی سومرها با قوانین و مقررات پیچیده ای بر اساس عدالت و قانون تنظیم شده بود. طبق میتولوژی سومرها، جهان هستی تحت کنترل دقیق یک دسته خدایان، که جسما شبیه انسانها ولی دارای قدرت مافوق طبیعی بودند، اداره میشد. بزرگترین خدای سومر "dingir" بود، که در زبان ترکی امروزی tengri و تانگری تلفظ میشود. از دیگر خدایان مهم سومرها، An خدای آسمان، " Nanna "، نه نه، مادر به ترکی خدای زمین، In-anna، این آنا، خدای عشق و محبت بودند. بعدها سامی ها، بابلی ها و آشوری ها، In-anna خدای سومری را تحت نام ایشتر، ایستر" Ishtar " کلمه ای ترکی، به معنی دوست دارنده، عشق و محبت، عبادت میکردند.

در داستان حماسی گیل گمش یک كلمه تركی میباشد و فرم اصلی کلمه "بیل گمیش" میباشد، كه قدیمیترین داستان حماسی شناخته شده بشری میباشد، ارتباط و علاقه خیلی نزدیك سومرها با آذربایجان، خزر و آسیای میانه كاملا مشهود هستַ قهرمان داستان قیل گمیش شاه و خدای شهر اوروک در سومر، برای پیدا كردن راز ابدی زیستن در سفری دراز و پر خطر، به پیش "اوتنا بیشدیم" كه در وسط دریای خزر زندگی میكند میرود. او از آذربایجان رد شده و در داستان خیلی از مكان های جغرافیایی آذربایجان، مثلا كوه میشو شمال مرند، دریاچه اورمی، نام برده شده است و اینكه رمز جاودانه زیستن در وسط خزر بود و نه در خلیج كنگر كه بغل دست سومرها بود همه نشان دهنده علایق ناگسستنی آنها به آذربایجان وحوالی دریای خزر، كه منشأ شان از آنجا بود، میباشد. سومرها با گذشت قرنها وطن اصلی خود آسیای میانه و آذربایجان را هیچوقت فراموش نكرده بودند و حتی در تدفین مردگانشان آنها را به پهلو و رو به شمال شرق قرار میدادند. به عقیده بعضی از تاریخ دانان، بعد از دومین باری که سومر ها حاكمیت را در بین النهرین به سامی ها باختند، یعنی در سال 1750 قبل از میلاد، عده ای کثیر از آنها به آذربایجان ، قفقاز و آسیای میانه برگشتند. سومرها یی که به آذربایجان برگشتند در بین اقوام همزبان و هم نژاد خود در آنجا قوتتی ها، ساویر ها و. . . حل شدند و در تکامل بعدی تمدن آذربایجان سهیم شدند. مثلا حماسه قیل گمیش سومری، هنوز هم با كمی تغییر، که نتیجه گذشت چند هزار ساله میباشد، در حماسه كوراوغلی در بین ملل ترك، خصوصا آذربایجان، زنده هست" ( منبع 3 )

اولین باستانشناسانی که لوحه های سومری را در قرن اخیر ترجمه کردند، تاریخدانان یهودی بودند. آنها طبق رسم مرسومشان در تاریخنویسی رعایت بیطرفی را نکرده و با دروغگویی سعی کردند که سومرها را سامی و یهودی معرفی کنند. یهودیان، که اکثر مراکز تاریخشناسی دنیا را قبضه کرده اند، همیشه سعی میکنند که تاریخ تمدن های مختلف خاورمیانه و آسیای میانه را طوری جعل کنند که حقایق و حوادث تاریخی افسانه های تورات را تائید بکنند.

بعدها دانشمتدان و زبان شناسان بیطرف با ترجمه و بازخونی الواح سومری، ادعای دروغین یهودیان را افشا کرده و ثابت نمودند که، زبان سومری هیچ ارتباطی با زبانهای سامی و هندواروپایی نداشته و فقط با زبان ترکی خویشاوندی دارد، و لذا زبان سومری را "پروتوترک"، یعنی پیش ترکی نامیدند. البته تاریخنویسان یهودی دست از دغل بازیهای خود برنداشتند و با تئوریهای دیگری به میان آمدند، از آن جمله: اینکه سومریان بانیان تمدن بشری نیستند بلکه اقوام سامی بنیان تمدن را گذاشته اند؟ و یا اینکه سومرها وارثی در دنیای امروزی ندارند و آنها کلا از بین رفته اند؟ و ...

یکی از این تاریخدانان مشهور یهودی، که سومرشناس معروفی میباشد، ساموئل نواح کرامر samuel noah kramer در کتابهای مختلفش راجع به سومر ها عقاید ضد و نقیضی را ارائه داده است، کرامر در اثری که در سال 1956 در آمریکا چاپ شده " From the tablets of sumer" در بخش 22 نظریه ای خنده داری را ارائه میدهد که عمق غرض و موضع طرفدارانه ایشان را نشان میدهد، او در اینجا مینویسد که، تمدن سومر را یک قوم سامی یهودی؟ با کمک قوم پارس که 6 هزار سال قبل از میلاد از منطقه فارس کنونی به بین النهرین آمده بودند، پایه گذاری کردند و سومرهای وحشی در حدود 5 هزار سال ق. م. از آذربایجان کنونی به آنجا حمله کرده و تمدن آنها را مصادره کردند. البته این تاریخشناس مشهور در همان بخش كتابش یاد آوری کرده است که، ایشان هنوز هیچ مدرکی برای اثبات تئوری خود پیدا نکرده است " ( منبع 1 ). لازم به یاد آوری است که همین یهودیانی از قماش کرامر، همچون گیریشمن و. . .، و تاریخ کلأ جعلی فارسها را نوشته اند، زمان ورود آریائی ها به فلات ایران را 8 صد سال ق. م. نوشته اند، و هیچ مدرک تاریخی آشوری، بابلی، ایلامی و. . به تاریخی دیرینتر از 600 ق. م. اشاره نکرده است. لذا نظریه کرامر در مورد سومر واقعأ افتضاح و پررویی بیش از حد بود و لذا ما در نوشته های بعدی این سومر شناس میبینیم که مجبور به اعتراف شده و نوشتجات قبلی اش را نقض میکند؛ مثلا در کتاب " Inanna ، Queen of Heaven and earth" 1983، صفحه 130، بطور واضح مینویسد که زبان سومرها فرم قدیمی زبان ترکی بود و تصدیق میکند که سومرها پایه گذار تمدن بشری هستند." ( منبع 2 )

مهمترین جشن های رایج در ایران امروزی نوروز، مهرگان ، شب یلدا و ַַַ نیز یادگارهای هستند از سومر ها، به عقیده دانشمندان و تاریخ دانان برای مثال محقق مشهور امریكایی Charles Berlitz در كتاب"مثلث اژدها" و C. F Jean در كتاب"ReligionsumerianeLa" ، و پروفسور S. N. Kramer در كتاب"Mesopotamien، new" این جشن ها اصلا از زمان قبل از مهاجرت سومریان از آسیای میانه در بین آنان و اقوام خویشاوندشان در آنجا رایج بود و با مهاجرت آن اقوام به قفقاز، آنادولی، آذربایجان ، غرب ایران و بین النهرین این رسم و رسوم را همراه خود بدانجا ها نیز بردند و بازماندگان آنان در آسیای میانه تركان بعدی نیز از شمال چین تا شرق دریای خزر همیشه این مراسم را بجا آورده اندַ این جشن ها برای اولین بار در اواسط دوران امپراتوری سلجوقیان بزرگ شروع به رایج شدن در بین اقوام تاجیك، تاتفارس و كرد، كرد. متاسفانه این جشن ها نیز از كینه توزی و تحریفات شوینیسم فارس در امان نمانده و پان فارس هایی كه از راه فرهنگ دزدی مشغول هویت سازی برای قوم موهوم آریا هستند این جشن ها را نیز بی شرمانه بدون هیچ مدركی با استناد به افسانه های شاهنامه به خود منسوب كرده و پیام عشق و صلحی را که این عید ها پیام آور آن هستند را، به نفرت و نژادپرستی آریایی شان آلوده کرده اند.

امروزه هم اگر منصفانه نگاه کنیم، میبینیم که جشنهای باستانی مثل تموز بایرامی = نوروز، چیله گجه سی = شب یلدا، چارشنبه بایرامی = چهارشنبه سوری و. . . در داخل جغرافیای آذربایجان و مردم ترک آنجا؛ پررنگتر، متنوع تر و با شکوه تر از هر جای دیگر، جشن گرفته میشود و این نشاندهنده رابطه کهن و عمیق ترکان با تمدنی است که اجداد سومری آنها پایه گذاری کرده بودند.

سومرها به عنوان بانیان تمدن بشری، خدمات زیادی را به بشریت کرده اند. از جمله كارهای مهمی كه سومریان برای بشریت كرده اند:

آفریدن قانون و اولین بانیان حقوق بشر، اداره جامعه بر اساس قانون، اختراع چرخ، پایه و اساس علوم و صنایع مختلف را گذاشتند كه بعدا توسط دیگران تكامل پیدا كرد، پایه و اساس شیمی، ریاضیات، داروشناسی و ...

تقسیم هر شبانه روز به 24 ساعت و هر ساعت به 60 دقیقه و هر دقیقه به 60 ثانیه، كشف و به كار گرفتن انواع فلزات، اشعار و داستانهای سومر که از لوحه های سومری بازخوانی شده، نشان میدهد که پایه ادبیات را نیز آنها گذاشتند.

اختراع خط اول هیروگلیف و بعدا خط میخی از كارهای دیگر سومریان هست، داریوش هخامنشی 3500 سال بعد، با استفاده از همان خط میخی اختراعی سومرها كتیبه های خود را به سه زبان ایلامی، اكدی و پارسی نویساند.

هنر پیکر تراشی، معماری را بنیان گذاشتند و هنر ساختن مهرهای استوانه ای را آفریدند، که با هنرمندی بی نظیر با اشکالی خیلی ظریف حکاکی شده بودند و بعد از كشیدن آن بر روی لوحه گلی، اشکال آن در کلیت دیده میشد، این هنر بعدها در بین مصری ها و یونانی ها نیز پخش شد.

سومر ها برای اولین بار در تاریخ، برای اداره کشور مجلس شورایی ایجاد کردند، که از دو تالار، تشکیل شده بود، یکی محل ریش سفیدان و دیگری محل جوانان بود. ایجاد سیستم قضایی پیشرفته که برای اولین بار مجرمین بر اساس قانون دادگاهی میشدند. در هر جلسه دادگاه در سومر، 4 قاضی همزمان شرکت میکردند.

در ساحه فلسفه و مذهب نیز سومرها خدمات زیادی را به بشریت کردند. طرز آفرینش انسان، عقیده به دنیای زیرین، قیامت، طوفان نوح، جدایی روح از جسم و انتقال آن به دنیای زیرین به هنگام مرگ، عقیده به خیر و شر، روشنایی و تاریکی و. . .، همه تفکرات فیلسوفان سومری بود که بعدها در بین اقوام سامی پخش شده و الهام بخش کتب مذهبی یهودیان، مسیحیان و مسلمین شده است.

حضرت ابراهیم ساکن سومر بود، که در سال 2050 ق.م. از آنجا کوچ کرد، یعنی زمانی که سومرها بعد از بدست گرفتن دوباره حاکمیت سومر، به سامی ها خیلی فشار میآوردند.

پروفسور woolley كه از طرف دانشگاه پئنسیلوئییا و موزه بریتانیا بعنوان رئیس هیت كاوشگری در شهر اور بدانجا فرستاده شده بود بعد از سالها تحقیق مینویسد"خلق سومر در بین النهرین 2500 سال قبل از مصریان تمدن بشری را بنا نهادند" وی فرضیه قدیمی بودن تمدن مصر را با مدارك قطعی طرد كرده و می نویسد" سومریان در 3500 سال قبل از میلاد مراحل پیشرفته تمدن را پشت سر گذاشته بودند و به مصر، آسیای صغیر، یونان، آشور و غیره راه تمدن را نشان داده بودندַ

لئو پووانت از سومر شناسان معروف مینویسد: از 3000 سال ق م تمدن درخشان شهرهای سومری سامی ها را از شبه جزیره عربستان به خود جذب كرد و آنها بتدریج بخش عمده ای از جمعیت سومر را تشكیل دادند و از 2350 ق م توانستند حاكمیت سومر را به مدت 150 سال بدست بگیرند. اكدها وقتی كه سومرها در 2109 ق م دوباره حاكمیت را به دست گرفتند شدیدا با سامی ها بدرفتاری كرده و در نتیجه عده ای از آنها مجبور به مهاجرت به فلسطین و مصر شدند و تمدن سومر را با خود بدانجا ها بردند و بعدها تمدن مصر ، فنیقیه و تمدن یهودیان را بنا نهادند. یك عده ای نیز در كنار موصل، نینوا، ساكن شده و بعدها دولت آشور را ایجاد كردند. دو قبیله etrusk و سیكول نیز به طرف غرب كوچ كرده و در یونان، كرت، جنوب ایتالیا ساكن شده و تمدنهای اولیه آن سرزمین ها را به وجود آوردند.

رنه گروسه فرانسوی معتقد هست كه سومریان بدون شك تمدن خود را از مردم آذربایجان كسب كرده اند.

هروزنی "B. Hrozny" دانشمند چك، كسی كه برای اولین بار موفق به قرائت و ترجمه لوحه های هیتی شد؛ آذربایجان را اقامتگاه ثانوی سومری ها میداند ( جامعه بزرگ شرق، صفحه 161 )

ساموئل نوح كریمر سومر شناس معروف كه خیلی از لوحه های سومری را ترجمه كرده در كتاب "الواح سومری" صفحه 258 تایید می كند كه سومرها از آسیای میانه و از طریق قفقاز به آذربایجان آمده، و بعد از سكونتی دراز مدت در آنجا، به بین النهرین مهاجرت کرده و در آنجا ساكن شدند. وی ادامه میدهد: سومر ها در ایجاد تمدن آراتتا در آذربایجان و تمدن های باستانی درغرب ایران نقش بزرگی داشتند. آراتتا، 5000 ق م در آذربایجان زندگی میكردند و بعدها از آنجا به بین النهرین کوچ کردند.

چارلز بارنی عالم تاریخ شناس انگلیسی بعد از تحقیق روی آثار پیدا شده از گورتپه و حسنلو در آذربایجان به این نتیجه رسیده كه صنعت فلزكاری اولین بار در آذربایجان شكل گرفته است. ( مجله میراث فرهنگی، سال3، شماره 5، ص 53 )

باستان شناسان دامنه های جنوبی قفقاز را گهواره صنعت فلزكاری دانسته و تایید میكنند كه مواد اصلی در ساخت مفرع یعنی مس و قلع در گنجه استخراج میشده و معادن قلع 7000 ساله این منطقه یادگار آن دوران هست.

ساموئل هوك در كتاب "تاریخ اوسانه در خاورمیانه" ریشه نژادی سومریان را با ساكنین قدیم آذربایجان قوتتی ها، لولوبی ها، سابیر ها، گیلانكاسپی ها و غرب ایران کاسسی ها، ایلامیان یكی میداندַ

هنری فیلد در كتاب "مردم شناسی ایران ، صفحه 175" سكونت سومر ها در آذربایجان و جنوب خزر را ثابت میكند.

پروفسور ذهتابی ( تاریخ قدیم تركان ایران ، جلد 1 ) و محمد تقی سیاه پوش ( پیدایش تمدن در آذربایجان ) نیز با تحقیقات خیلی ارزنده ثابت میكنند كه خاستگاه سومریان آذربایجان بوده است.

فریتز هومئل "Hommel، Fritz"در ترجمه لوحه های سومری، بیش از 300 كلمه تركی پیدا كرد، كلماتی كه اكثرا به همان شكل قدیمی اش در تركی امروزی هنوز هم به كار برده میشود، و لذا هومئل با استناد به كشفیات علمی خود از كتیبه ها و لوحه های سومری، زبان سومری را به عنوان ریشه زبان تركی و "پروتو ترك" معرفی كرد.

"دل هایمزِ ، Dell Hyme" پژوهشگر و زبانشناس وابسته به دانشگاه شیکاگو در بخش انسان شناسی در رابطه با ارتباط ریاضی بین زبانها تحقیقی انجام داده و 200 لغت انگلیسی را در دو زبان "سومری و ترکی " مقایسه کرده است. او در پژوهش چاپ شده‌اش رابطه مشترک این دو زبان را با مشابهت های لغوی موجود اثبات کرده‌است. به این صورت که بعد از 2000 سال گسست از یک زبان مرده ریشه لغات در زبان ترکی امروزی زنده است و مورد تکلم واقع میشود. این همه حقایق و شواهد برای آن ذکر میشود که نظریه های رایج در ایران در مورد زبان کنونی ملت آذربایجان مورد بررسی مجدد قرار گیرد. چرا که عدم امکان دسترسی به اطلاعات و نیز اعمال منافع سیاسی سبب شده اند که یک موضوع مهم علمی در مورد خاستگاه زبان کنونی مردم آذربایجان مخدوش شود و دانش صحیحی به مردم داده نشود.

در کتیبه ای آشوری از سال 716 ق. م. اسم قدیمی کوه "سهند" که در بین اهالی ماد ـ ماننا استفاده می شد، کوه " او آ اوش" و منطقه کوهستانی نزدیک آن " او ایش دیش" آمده است. این دلیلی دیگر بر همزبانی سومرها و قوتتی ـ لولوبی ها میباشد. در زبان سومری "o، u، او" به معنی عدد 10 میباشد که در ترکی امروزی همان کلمه بصورت"اون، on" استفاده میشود. "ایش، ائش" در زبان سومری به معنی عدد3 که امروزه نیز در ترکی به صورت" اوش" استعمال میشود. "دیش" در زبان سومری به معنی "دندانه" و در ترکی امروزی به معنی"دندانه؛ دندان" هنوز هم استعمال میشود. لذا معنی" او ایش دیش" ذکر شده در کتیبه آشوری به معنی" سیزده دندانه" میباشد و امروزه بدان محل "بش بارماخ" میگویند. ( تاریخ دیرین ترکان ایران، ص 874، پروفسور زهتابی )

در لوحه ای سومری از 2100 ق. م.، شاعره ای سومری، به نام " بیدا"، «به معنی یگانه در زبان ترکی باستان"، در شعری که بخاطر فراق از پسرش که در "همدان" زندگی می کرد، سروده است؛ به کلمات و اسامی " کؤر"، " آراز"، " همدان"؛ " ساز"، "تار"، "غم"، "ایل"، " آی"" آد" به همان صورت که امروزه در ترکی آذری رایج است، در آن شعر بکار برده است. پروفسور تاریف آذرتورک، چارلز بارنی، كوردون چایلد، هنری فرانكفرت و م. تقی سیاهپوش ( پیدایش تمدن در آذربایجان ) معتقد هستند، كه سومرها موقع آمدن به بین النهرین كاملا به علم فلزكاری مجهز بودند و فلزات همراه آنان نه فقط شامل طلا و مس بود، بلكه شامل مفرع حقیقی نیز بود، اجداد آنان جایی دیگر، ( كه قطعا آذربایجان بود، چونكه آنجا نخستین پایگاه فلزكاری و گهواره این صنعت شناخته شده است )، یاد گرفته بودند كه مس و قلع را ذوب كنند و مفرع بدست آورند، چون در سومر چیزی جز گل وجود نداشت. سومریان در طول حکومتشان در سومر ارتباط تنگاتنگی با همنژاد های خود در آذربایجان داشته و سنگهای زینتی و مواد لازم برای صنعت فلزکاریشان را از اذربایجان تهیه میکردند، در حماسه گیل قمیش، در یکی از جنگها، گیل قمیش با کمک دوست و همرزمش "enkidu" به جنگ "Huwawa" حاکم در کوهای شمال، یعنی آذربایجان، میروند، تا با شکست دادن او که مانع رسیدن چوب جنگلی و سنگ های گرانقیمت به سومر میشد، بجنگند.

با مطالعه سیر تکامل خط میخی سومری، و با توجه به این حقیقت تاریخی که، سومرها قبل از مهاجرت به بین النهرین، قرنها در آذربایجان زندگی کردند، میتوان با قاطعیت گفت که تمدن سومری ادامه و شکل تکامل یافته تمدن قوبوستان آذربایجان بود. از تمدن قوبوستان، که قدیمی ترین تمدن شناخته شده تاریخ بشریت میباشد هزاران نوشته تصویری باقی مانده و سومرها بعدها این خط تصویری را به خط میخی تکامل دادند. پروسه اختراع خط هزاران سال طول کشیده است و سومرها یکدفعه آنرا اخترا نکردند.

وابستگی و خویشاوندی زبانی و فرهنگی بین مردم كنونی آذربایجان و سومرها خیلی قوی بوده و مورد تایید اكثر تاریخدانان میباشد و خیلی ها مثل" ف. هومئل" زبان سومری را پروتوترك مینامند. من فقط بطور خیلی مختصر به بخش كوچكی از اینها اشاره كردم، و در خاتمه مطلبی را راجع به یك نمونه از صدها مشترکات فرهنگی بین سومریان و تركان، اشاره كرده و مطلب را تمام میكنم، آن هم صنعت موسیقی میباشد اوزان ها و عاشیق ها در فرهنگ تركی جایگاه بخصوصی دارند و در كل تاریخ هزاران ساله تركان اوزان ها همیشه حضور فعالی در بین اقوام ترک داشته اند. فرهنگ، تاریخ، داستانها و حماسه های تركان را، این نوازندگان خلقی، سینه به سینه با صدای دلنواز سازشان زنده نگه داشته اند. قدیمترین ساز تركی كه تا حال پیدا شده در تركستان شرقی و منطقه اورومچی پیدا شده كه قدمتش به 400 سال قبل از میلاد میرسد، ولی قدیمترین پیكره یك اوزان با سازش در دست مربوط به سومرها و در بین النهرین پیدا شده است و مربوط به 2400 ق م میباشد، چیزی كه در نگاه اول، توجه بیننده را به خود جلب میكند، این هست كه كلاه، كمربند وشكل ساز، و مهمتر از آن طرز گرفتن ساز ایستاده و ساز را به سینه میفشارد عینا شبیه اوزان های امروزی آذربایجان و جهان ترك هست. موسیقی اوزانی كه شاخص ترین و قدیمی ترین هنر موسیقی آذربایجان و سایر ملل ترك تبار است، در هزاره های قبل از میلاد در بین سومری ها و ایلامی ها رایج بود و نشانه های بعدی آن در هزاره اول قبل از میلاد در بین ماننا ها، كانقا ها و بعد ها در بین اشكانیان دیده میشود. خاستگاه اصلی و اولیه موسیقی اوزانی حوزه دریای خزر بوده و هنوز هم در آن حوزه رایج می باشد. كتیبه های زیادی از سومر و ایلام به موسیقی اوزانی اشاره میكنند، مثلا: در سال 2250 ق م "كوتیك ایشوسپناك" پادشاه عیلام به اوزان ها حقوق میداد تا شب و روز در جلوی معبد خدای ایشوسپناك بنوازند ( دنیای گم شده عیلام صفحه 68 ).

در سال 2150 ق م ، زمانیكه قوتتی های آذربایجان در بابل حكومت میكردند" گوده" شاه سومری "لاقاش"، كه زیر دست آنها بود، به سرپرست اوزان های شهر دستور میدهد كه پرستشگاه اینانا نه نه، الهه سومری را با نواختن ساز پر از نوای شادی كنند ( تاریخ پیشرفت علمی و فرهنگی بشر، جلد 1، صفحه 558 ). آلات موسیقی زیادی، همچون کمانچه، نی، دهل، چنگ، قووال از سومرها پیدا شده است.

پس میبینیم كه علاوه بر زبان، موسیقی سومری نیز در بین تركان امروزی زنده هست. با توجه و تكیه بر آثار باقی مانده از سومر و تحقیقات وسیع سومر شناسان بطور قطعی ثابت میشود كه سومر ها شاخه ای از تركان باستانی بودند كه درحوالی 5500 سال ق م همراه با دیگر اقوام باستانی ترك، هوری ها، قوتتی ها، سابیر ها، لولوبی ها، كاسسی ها و ... از آسیای میانه به آذربایجان كوچ كردند و سومر ها بعد از زندگی طولانی و تشكیل دولت در آذربایجان به بین النهرین كوچ كرده و با علم و دانشی كه از آذربایجان به همراه داشتند توانستند اولین تمدن بشری را بنا كرده و بزرگترین خدمات را به بشریت انجام دهند.

تركان دنیا ، به خصوص تركان آذربایجان ، به عنوان وارثین حقیقی سومرها به آنان افتخار كرده و همچون فرزندان راستین آنها در راه صلح و خدمت به بشریت هیچ وقت كوتاهی نكرده اند. همچون اجداد سومریشان، آذر بایجانی ها نیز همیشه مقدم مهمانان و تازه واردین به سرزمینشان را گرامی داشته اند، هرچند که بعضی از آنها همچون ارمنی ها و آشوری ها در این اواخر، نمک را خورده و نمکدان را شکسته اند.

1- 1956، From the tablets of sumer، samuel noah kramer
2- 1983 Inanna ، Diane Wolstein، Queen of Heaven and earth" ـ، samuel noah kramer، ص
Muğan(مغان)/ guney azerbaycan(mugan şehri Erdebilin yuxunuqundade)


Muğan düzü - Araz çayının və Talış dağları silsiləsinin şimal hissəsində Savalan dağının ətrafından Xəzər dənizinə kimi uzanır. Bu gün bu əraziyə 3 rayon daxildir: Parsabad, Biləsuvar və Germi. Bu yaşıl gözəl düzənliyin bir çox görməli yerləri var:

* - Araz çayının sahili
* - Şahrak gölü
* - Muğanda böyük kənd təsərrüfatı və Heyvandarlıq kompleksləri
* - Oltan mağarası (Parsabad)
* - Qız qalası
* - Xudafərin körpüsü
* - Xərmən, Nadir təpələri
* - Aslandüzdə qədim məzarlıq.

Muğan düzü Kür-Araz ovalığının bir hissəsidir. Şimal-qərbdə Araz çayı vasitəsilə Mil düzündən, Kür çayı vasitəsilə Şirvan düzündən ayrılır. Cənubda və cənub-şərqdə Lənkəran ovalığına və Salyan düzünə qovuşur. Düzün cənub-qərb davamı Cənubi Azərbaycan ərazisindədir. Tarixən Araz çayı Muğan düzündən axaraq bilavasitə Xəzər dənizinə tökülürdü. 1896-cı ildə Araz öz sağ sahilini yuyub Muğan düzünün bir hissəsini basmışdır. Yalnız 1916-cı ildə bu yuyulmanın qarşısı alınmış, Araz öz yatağına qaytarılmışdır. Düzənlikdəki, bir çox göl və bataqlıq da (Ağçala, Mahmudçala və digərləri) həmin daşqın zamanı əmələ gəlmişdir. Muğan düzünün çox hissəsi dəniz səviyyəsindən aşağı olub, Kür çayı, xüsusən də Araz çayının gətirdiyi çöküntülərdən əmələ gəlmişdir. Kür-Araz ovalığı, o cümlədən Muğan düzü Azərbaycanın ən qədim əkinçilik bölgəsidir. Burada qədim zamanlarda istifadə edilən arxların izləri vardır. Bu arxlardan bəziləri təmir edilmiş, yeni arx və kanallar da çəkilmişdir. Mənbələrdə Azərbaycan ərazisində Muğan və Muğanniyə adlı iki coğrafi obyekdən bəhs olunur. Orta əsrlərdə Qəbələ ilə həmsərhəd olub, Girdiman və Göyçay çaylarının aşağı axarı boyu ərazi Muğaniyyə adlanırdı. Bəzi tədqiqatçılara görə, Muğan vilayəti və düzünün adı orta əsrlərdə mövcud olmuş Muğan şəhərinin adı ilə bağlıdır. Orta əsr ərəb mənbələrində (IX-X əsrlər) Xəzər dənizi sahilində, Kürün mənbəyindən təqribən 100 kilometr, cənubda Ərdəbilin 50 kilometrliyində yerləşən Muğan şəhəri iki çay arasında təsvir olunmuşdur. İbn Xordadbeh (IX əsr) Muğan hakimi Şəklə haqqında, Müqəddəsi (X əsr) başdan-başa bağ-bağatla əhatə olunmuş bu şəhərin gözəlliyi, əhalisinin hörmətcil və səxavətli olması barədə məlumat vermişdilər. Bir fikrə görə, şəhər XIII əsrdə monqol yürüşləri, digər fikrə görə isə, XV əsrdə Teymuri sultanı Əbu Səidlə Ağqoyunlu Uzun Həsən arasında baş vermiş vuruşma zamanı dağıdılmışdır. Qərnati, Zəkəriyyə Qəzvini və başqaları ümumiyyətlə, Muğan ölkəsi, onun geniş ərazidə yerləşməsi, iqliminin Azərbaycanınbaşqa yerlərinə nisbətən isti, heyvandarlıq üçün yararlı otlaqlara malik olması haqqında məlumat verir, yerli əhalini türkmənlər adlandırırlar. Antik müəlliflər (Hekatey, Herodot və başqaları) də tarixi Mukan ərazisində (indiki Muğan düzü) mik/muk tayfası haqqında məlumat vermişlər.